تفال به شهید      -       یا مهدى!(عج) در انتظار تو دلم خون شد. شهید  قاسم رجبی مهدی آبادی

شهید، قاسم رجبی مهدى آبادى: آقا! پس کِى مى آیى؟ ...به امید آن روز؛ -ان شاء الله. این بنده خدا، قاسم رجبى مهدى آبادى، فرزند حسن رجبى، مسلمان شیعه جعفرى هستم و مقلد امام خمینى مى باشم. پس از معرفى؛ سلام من به امام زمان(عج) و نایب برحقش امام خمینى و با سلام به شهیدان کربلا و کربلاهاى ایران و خانواده هاى شهدا و مجروحین و با سلام به ملت شهیدپرور ایران. بارالها! تو خود مى دانى که من براى رضاى دین اسلام و به امر رهبرم به جبهه آمده ام تا با دشمنان دین خدا بجنگم و کشته شوم. اى ملت غیور ایران! به شما مى گویم که مسأله ما اسلام است و آن هم باید حفظ شود؛ پس وحدت خودتان را حفظ کنید و حرف امام را گوش کنید و یار و یاور روحانیت باشید. گوش به حرف منافقین ندهید و توطئه شایعه سازان را در نطفه خفه کنید. هوشیار باشید، تا روحانى هست اسلام هم هست و الّا نه دین خواهید داشت و نه ایمان و نه نشانى از اسلام خواهد ماند. مسأله ما مسأله حضرت مسلم در کوفه است و این که چگونه مردم کوفه با نماینده امام حسین(ع)، رفتار کردند و چگونه او را تنها گذاشتند. باید سرنوشت حضرت مسلم(ع) براى ما ملت ایران تجربه شده باشد و این برنامه تکرار نشود. قدر رهبر عظیم الشأن و آگاه را بدانیم و همان طور که مسلم(ع) نماینده امام حسین(ع) بود، امام خمینى هم نماینده امام زمان(عج) هستند؛ پس از حرف هاى امام -که دستورات اسلام را به ما مى آموزد- پیروى کنید. راستى که چنین رهبرى کم نظیر است. خداوندا! مرا جزو سربازان و یاوران دین خود قرار بده. بارالها! با فضل و کرمت با من رفتار کن و الّا طاقت رفتارِ با عدل تو را ندارم؛ پس مرا ببخش، چون که مى دانم گناهانم زیاد است. خداوندا! مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده. خداوندا! پدر و مادر مرا ببخش و بیامرز و آن ها را جزو خوبان درگاهت قرار بده. از پدر و مادرم مى خواهم مرا ببخشند؛ چون من براى شان فرزند خوبى نبودم. خداوند از شما راضى باشد؛ چون مرا به راه راست هدایت کردید. خداوند صد در دنیا و هزار در آخرت به شما عنایت کند. این بنده خدا، قاسم رجبى، داراى چهار فرزند هستم و همسرم حاجیه فاطمه رجبى، فرزند کرمعلى مى باشد. فرزندانم به نام مهدى و زهرا و محمد و ابوالفضل رجبى مهدى آبادى مى باشند. من از همسرم راضى هستم؛ چون شریک درد و غم و شادى من بود. امیدوارم خداوند نیز از او راضى باشد؛ -ان شاء الله. اگر من به شهادت رسیدم، مواظب بچه هایم باشید. آنها را حزب اللهی بار بیاورید. از برادرانم و خواهرانم مى خواهم مرا ببخشند و حلالم کنند و راه مرا ادامه دهند و از تمام فامیل و دوستانم حلالیت مى طلبم. اگر از من بدى دیده اید، مرا ببخشید و من هم همه را حلال مى کنم. در آخر، خانمم حاجیه فاطمه رجبى مهدى آبادى را وصى خود قرار مى دهم و هرچه دارم مال همسر و بچه هایم هست.۱ (۱۳۱۹۰۳۰) ۸/۲/۱۳۶۷