در حال دریافت تصویر  ...
نام غلام رضا خلج
محل تولد تاکستان - علنقیه


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر اسدالهی
محل تولد تاکستان - دولت آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر صالحی
محل تولد آبیک - خطایان


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین آجورلو
محل تولد آوج - کلنجین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی شعبانی
محل شهادت سوسنگرد


در حال دریافت تصویر  ...
نام منصور زارعی
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی ملک پورقزوینی
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام ناصر مهری
محل شهادت شرهانی


در حال دریافت تصویر  ...
نام ذبیح الله طاهرخانی
محل شهادت جاده بروجرد - خرم آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حبیب الله محمد بیگی سلخوری
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام جواد مهجور
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی باغ خانی
محل شهادت فکه - چمسری


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی کریمی
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام قربان علی میرزایی
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام یحیی معصومی
محل شهادت اشنویه


در حال دریافت تصویر  ...
نام مرتضی اسفندیاری
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام داود توکلی
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام بیت الله رحیمی
محل شهادت کوشک طلایی



یک خاطره شهید  اسدالله کرمی


«یا گوشت می‌شه یا جون»

فاطمه کرمی، خواهر شهید: ساعت ۸ شب بود. مشغول خوردن شام بودیم، که صدای آژیر بلند شد. همه‌ی افراد خانه به اتفاق به سوی خیابان دویدیم. همه‌ی اهل محل در خیابان بودند؛ اما هر چه گشتم «اسد» را ندیدم. کمی گذشت. پس از این که صداها خوابید و بمباران تمام شد، همه به خانه‌های‌شان برگشتند. وارد اتاق که شدیم، دیدیم «اسد» سر سفره نشسته و حسابی مشغول خوردن است و از گوشت‌های توی «آب‌گوشت» هم هیچ اثری نیست! به «اسد» گفتم: «گوشت‌ها چی شد؟» با یک آرامش و طمأنینه‌ای گفت: «یا گوشت می‌شه، یا جون … هم خدا و هم خرما که نمی‌شه!»