شهید، عباس آقایى حسین آبادی: این‎جانب عباس آقایى ۱۶ ساله، فرزند محمدعلى، کارگر مسلمان و مؤمن به جمهورى اسلامى ایران، به رهبرى عزیزترین فرد روزگارمان و فرزند رسول الله (ص) و على(ع) ولى‏ الله، حضرت امام خمینى روح ‏الله -روحى له ‏الفداه- با آگاهى کامل به مکتب انسان‎ساز اسلام از شرف و دین و ناموس و وطن اسلامى دفاع خواهم کرد و در دنیا چیزى به جز یک جان ناقابل نداشته که آن را هم مى‏ خواهم در راه خدا تقدیم کنم. باید بگویم که درس ایثار را از سروران‎مان حضرت على‏ اکبر(ع) و حضرت قاسم(ع) آموخته ‏ایم؛ زیرا آن سروران به خاطر حکومت اسلامى و به امامت امام حسین(ع) جان‎هاى عزیزشان را فدا کردند. بله، سروران! آن‎ها در راه عقیده و مکتب به شهادت رسیدند، تا امروز به ما درس شهادت و ایثار و آزادگى آموخته و این که هیچ وقت زیر بار ظلم و ستم نرویم. پدر و مادر عزیزم! اگر به امید خدا من در این جنگ -که بین حزب ‏الله و حزب شیطان است- به شرف شهادت نایل آمدم، تقاضامندم که جلوى چشم کور منافقین و امثال آنها گریه و زارى نکنید؛ زیرا دوست ندارم دشمنان خدا و خلق خدا شاد شوند. اصلاً، بگذار پدر و مادر منافقین گریه کنند که هم فرزند ناخلف خود را از دست داده و هم «خسر الدنیا و الاخره» شده ‏اند. از برادرانم مى‏ خواهم که سرشان را بالا بگیرند و افتخار کنند که من در راه خدا کشته مى ‏شوم و تقاضا دارم اسلحه افتاده بر زمین مرا بردارید و سنگر مرا خالى نگذارید. چند کلمه حرف هم با امت شهیدپرور حزب‏ اللهى دارم: اى امت عزیز اسلام! مراقب رفتار و کردار خود باشید که خداوند متعال شما را انتخاب کرده است که دشمنان اسلام را از بین بُرده و حکومت الهى بر پا کنید. این انقلاب زمینه‏ ساز انقلاب جهانى حضرت مهدى آل‏ محمد (ص) است.۱ (۱۰۰۵۵۷۷) سرباز کوچک حضرت مهدى (عج) و جان‎نثار امام خمینى، عباس آقایى ۱۱/۱۲/۶۰