در حال دریافت تصویر  ...
نام سید آیت حسینی
نام پدر سید جهانگیر
نام مادر ام البنین
محل شهادت سردشت

بیوگرافی
حسینی، سیدآیت: پنجم مرداد ۱۳۴۵، در روستای یارود از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدجهانگیر، کشاورز بود و مادرش ام‌البنین نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم تیر ۱۳۶۶، در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.

محل تولد قزوین - یارود-بخش رودبار الموت تاریخ تولد ۱۳۴۵/۰۵/۰۵
محل شهادت سردشت تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۴/۰۴
استان محل شهادت آذربایجان غربی شهر محل شهادت سردشت
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۱ تعداد دختر ۱
تحصیلات سوم متوسطه رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، سیدآیت حسینی: هم اکنون که عازم خط مقدم جبهه هستم، وصایایی به خانواده ی عزیزم دارم: ۱- صبر و استقامت داشته باشید؛ به خدای بزرگ توکّل کنید و از او کمک و استعانت بجویید. طاعت او را به جا آوردید، که او ارحم الرحمین، بزرگ و مهربان است و بخشنده. ۲- در رابطه با انقلاب و رهبری، گوش به فرمان رهبر عزیز، خمینی کبیر، که به حق، نایب امام زمان (عج) است، باشید و از یاران باوفایش حمایت کرده و گوش به حرف افراد مفسد و دور از خط امام ندهید و راه اسلام را -که همان راه امام و رهبر است- ادامه دهید. ۳- در اجتماعات مذهبی، نمازهای جمعه و جماعت شرکت فعال داشته باشید. ۴- نصیحتی به فرزندانم، خصوصاً، به دختر کوچکم محدثه؛ اول این که: از همه می خواهم که به نحو احسن او را تعلیم و تربیت نمایند که فردی مؤمن و مفید برای اسلام باشد. حجابش را خوب رعایت کند و به تحصیلاتش ادامه دهد. مادر را کمتر اذیت نماید. از شهادتم خوشحال بوده و در بین همسایگان افتخار کند. هیچ وقت از خط اسلام فاصله نگیرد. از شما عزیزان! باز هم خواهانم در تربیت فرزندانم کوشا باشید و محل دفنم قزوین باشد نه در جایی دیگر. ۵- وصیتی به پدر و مادر عزیزم: پدر عزیز و مادر مهربانم! می دانم که برای پرورش من بسیار زحمت کشیده اید؛ ولی من نتوانستم که جبران زحمات کنم، به هر حال خواست خداوند چنین بوده است. خود شما، پدر خوبم! مگر زمانی که کودکی بیش نبودم، نمی گفتید امام حسین(ع) در وقت شهادت تنها بود؟ و مگر نمی گفتید ای کاش! آن زمان آنجا بوده و یاری اش می کردیم؟ حال دیر نشده و من به گفته ی شما عمل می کنم و به ندای حسین(ع) زمانم لبیک می گویم و از همه ی شما می خواهم به یاد خداوند متعال باشید که او بخشنده و مهربان است و بعد از همه می خواهم که راه مرا ادامه داده، صبر پیشه سازند. ۶- وصیت به همسر عزیز و مهربان و مادر خوب فرزندانم: بعد از حمد و سپاس خدای یکتا، از همسر عزیزم معذرت می خواهم و از او طلب عفو می نمایم که نتوانستم برای وی همسری خوب باشم و حق همسری را خوب ادا نمایم؛ به هر حال از شما طلب عفو و بخشش دارم و امیدوارم که در تربیت فرزندانم نقش مؤثری داشته باشید. ۷- وصیت به خواهران و برادران عزیزم: از شما می خواهم، صبر را پیشه ی خود سازید و توکّل به خدای بزرگ داشته باشید و طاعات او را انجام دهید و در تداوم انقلاب از هیچ کوششی دریغ نورزید؛ در تحصیلات خود کوشا بوده و در سرپرستی فرزندانم کمک خوبی برای آنها و مادرشان باشید.۱ (۱۲۳۳۲۸۳) سیدآیت حسینی ۲۷/۰۱/۱۳۶۶، ساعت ۱۲/۱۰ صبح