در حال دریافت تصویر  ...
نام رجبعلی قربانی موینی
نام پدر حسین علی
نام مادر طلعت
محل شهادت ام الرصاص

بیوگرافی
قربانی‌موینی، رجبعلی: هشتم فروردین ۱۳۳۸، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش حسینعلی، کشاورز بود و مادرش طلعت نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته انسانی درس خواند. دبیر بود. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۸۰ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۳۸/۰۱/۰۸
محل شهادت ام الرصاص تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۲ تعداد دختر ۰
تحصیلات فوق دیپلم رشته علوم انسانی
عملیات سال تفحص 1380
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
وصایا
شهید، رجبعلی قربانی موینی: «همانا خداوند جان ها و مال های شما را در قبال بهشت و جهنم می خرد»؛ این سخن چقدر شیوا و شور آفرین و چقدر وجد آور و تحرک آمیز است. خداوند کریم، خدای مهربان و بارالها! مگر با دادن جان و مال بر ثروت و مکنت تو افزوده می شود؟ مگر معامله ی تو با بنده ات همانند معامله ی فروشنده و خریدار معمولی و دنیوی است؟ نه! به هیچ وجه چنین نیست. –نعوذاً بالله- که تو نه محتاجی و نه معامله ی تو مانند معاملات بندگانت می باشد؛ تو غنی هستی و همه به تو نیازمند و تو بی نیازی و همه به تو محتاج: «الله الصمد». آن چه به نظرم می رسد -و حتماً چنین است- اینکه: آیه نمایان گر احسان، عدل و محبت تو به بندگانت می باشد؛ مگر کسانی که در راه تو مال و جان می دهند بر ثروتت می افزایند، که تو آن ها را به بهشت بشارت می دهی؟ آری! عظمت و جلال تو همین بس که انسان را بدون پیامبر و مُبلِّغ رها نکردی و نمی کنی. قصد و اراده تو بر این است که بندگانت در جهت صراط مستقیم و راه سعادت گام بردارند و به سر منزل مقصود برسند و در همین رابطه به کسانی که فقط برای دین پیامبرانت و ارشاد بندگانت مبارزه می کنند و می کُشند و کُشته می شوند، مژده می دهی؛ یعنی هدف و ارادهی تو انسان شدن انسان ها و نیز تکامل الهی و معنوی آن ها است. مطمئناً با وجود ابعاد گوناگون انسان و سیر قهقرایی او به سوی ذلت و پَستی، سرانجام او چیزی جز بدبختی و تیره روزی نیست و ثمره و میوه ای نخواهد داشت؛ پس باید سپاس گفت کسی را که به انسان توجه و عنایت نمود و او را خلیفه ی خود روی زمین قرار داد و اکنون برادران رزمنده و دلیر ما می روند تا آن زحمات طاقت فرسای رسولان خدا(ص) و پیروان آن ها را به ظهور برسانند و حیاتی نو و تازه به زندگی و سرنوشت انسان -خواب رفته ی قرن بیستم- بدهند و جامعه ی توحیدی را در پرتو احکام مقدس و الهی اسلام محقق سازند. البته بدون تردید همه ی این ها مستلزم فداکاری، تلاش، کوشش و تزریق خون به جامعه توسط مجاهدان و مؤمنین می باشد که از همه چیز خود می گذرند تا به هدف واقعی و خدایی خود نایل آیند و اینجاست که اگر کلیه ی اعمال انسان و حرکت و مبارزه اش برای خداوند باشد، مطمئناً مُردنش، شهادت و سرانجام او بهشت و رضایت خدا خواهد بود. اینجاست که گفته می شود «با ریخته شدن اولین قطره خونِ شهید، تمام گناهانش بخشوده می شود» و یا «هیچ قطره ای نزد خدا به اندازه ی یک قطره خونِ شهید محبوب تر و دوست داشتنی تر نیست». از خداوند بزرگ می خواهم به فضل و کرم خود نیرویی عطا فرماید تا بتوانم گامی در راهش نهم و پس از عمری گمراهی و انحراف و گناه، مسیر اصلی هدایت را دریابم و با شهادت خود به مکتبم اسلام و کتابم قرآن خدمتی نمایم. وصایای این جانب به شرح زیر است: سفارش به حفظ و یاری ولایت فقیه می نمایم و در این زمان، امام خمینی -این مرد سازش ناپذیر- را مرجع و رهبر خود می دانم و از هرکس -در هر لباس و مقامی- در صورت مخالفت با این اصل و این رهبر، ابراز انزجار و تنفر می نمایم و بدین جهت از کسانی که با ایشان موافق نیستند و یا با اصل ولایت فقیه مخالفتی دارند، راضی نیستم در تشییع و مجالس ترحیم و... من حضور داشته باشند ولو نزدیک ترین خویشانم باشند؛ البته در صورت تغییر موضع و موافقت با موارد مذکور -که خواست قلبی من است- مانعی نیست. از همسرم می خواهم -در صورت تمایل و تا آنجا که می شود و طالب است- اهداف قیامم را برای مردم و امت حزب الله بازگو نماید. از کلیه ی کسانی که به آن ها ستم روا داشتم و یا به طرق مختلف موجبات اذیت و آزار آنان را فراهم کردم و باعث هتک حرمت و ناراحتی شان شدم، پوزش می طلبم و رضایت آن ها را با تمام شرمندگی خواهانم. از پدر، مادر، برادر و خواهرانم طلب بخشش می نمایم و امیدوارم مرگم آن ها را از صراط مستقیم خارج نگرداند و بیش از پیش بر استحکام عقیده شان افزوده و در عمل یکی شوند. مخالف تشریفات و تجملات هستم و دوستدار سادگی؛ لذا راضی نیستم دوستان و آشنایان را با مرگم به زحمت بیندازم. فرزندانم احسان و حامد را به مادرشان می سپارم، تا از آن ها -آن طور که خواست این جانب است- نگهداری و در جهت اهداف و احکام اسلام تربیت نماید و از آنان مردانی مفید برای جامعه ی اسلامی بسازد. بسیار خشنود خواهم شد که روابط انسانی در رابطه با پدر، مادر، برادر و خواهرانم از جانب خانواده ی این جانب همچنان باقی بماند و -خدای ناکرده- مبادا مرگ من، باعث اختلافات بی نتیجه و توقعات بی جا گردد. با امید به پیروزی رزمندگان اسلام علیه کفر جهانی و عزّت و عظمت برای مسلمین جهان و خفت و خواری جهت دشمنان قسم خورده ی اسلام.۱ (۱۵۹۱۸۷۹) رجبعلی قربانی ۱۱/۰۹/۱۳۶۵