در حال دریافت تصویر  ...
نام مهدی خوبان
محل تولد بوئین زهرا - ارداق


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالفضل اسمعیلی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر کاوه
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر مومنی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین شیرمحمدی
محل شهادت مارغان گیلانغرب


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید مصطفی موسوی
محل شهادت عین خوش


در حال دریافت تصویر  ...
نام نامدار محمدی
محل شهادت عین خوش


در حال دریافت تصویر  ...
نام ولی الله رضایی
محل شهادت میمک


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد عزیزی
محل شهادت فکه


در حال دریافت تصویر  ...
نام بدایار بهبودی
محل شهادت میمک



یک خاطره شهید  اسماعیل بحری


من رفتگرم!

صدیقه اینالو، همسر شهید اسماعیل بحری: اولین بار که به جبهه می رفت، گفت: من ۴۵ روز دیگر بر می گردم، بعد از این ۴۵ روز من خیلی منتظرش بودم، همین که صدای در را می شنیدم، به سمت در می دویدم، تا اینکه یک شب در زدند و چون ما از آمدن او ناامید شده بودیم هیچکس نرفت تا در را باز کند، من که دیدم آن کسی که پشت در است دست بردار نیست، رفتم که در را باز کنم، همین که گفتم کیه ؟ آن کس که پشت در بود گفت: رفتگرم آمده ام آشغال هایتان را ببرم. من گفتم: ما آشغال نداریم و در را باز نکردم و به اتاق برگشتم، اما همین که به اتاق رفتم از من پرسیدند کی بود، من گفتم رفتگر بود و من هم در را باز نکردم، دیدم همه به طرف در دویدند، پرسیدم: چه شده؟ گفتند: اسماعیل آمده. من با شنیدن اسم او شوکه شده بودم که خواهرش گفت او عادت دارد و سرباز هم که بود هروقت برای مرخصی می آمد در می زد و می گفت: من رفتگرم.