نام | محمد حسین محمدی |
نام پدر | سهراب |
نام مادر | مهری |
محل شهادت | کوشک |
بیوگرافی |
محمدی، محمدحسین: یکم شهریور ۱۳۴۹، در روستای دستجردعلیا از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سهراب، کشاورزی میکرد و مادرش مهری(فوت۱۳۶۵) نام داشت. دانشآموز سوم متوسطه در رشته انسانی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یازدهم مرداد ۱۳۶۷، در کوشک بر اثر اصابت ترکش به سر و پا، شهید شد. مزار او در امامزاده یعقوب زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین - دستجرد علیا | تاریخ تولد | ۱۳۴۹/۰۶/۰۱ |
محل شهادت | کوشک | تاریخ شهادت | ۱۳۶۷/۰۵/۱۱ |
استان محل شهادت | خوزستان | شهر محل شهادت | خرمشهر |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | سوم متوسطه | رشته | علوم انسانی |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین - دستجرد علیا-بخش مرکزی |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، مُحمّدحسین مُحمّدی:
اگر ما پیروان واقعی پیامبران و امامان می باشیم، باید از ولایت فقیه پیروی کنیم؛ هم چنان که باید از پیامبر(ص) پیروی کرد.
حالا که رهبر جامعه ی اسلامی، همان فریاد «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین(ع) را سر می دهد، ما باید به ندای امام -که همانا ندای حسین(ع) در روز عاشورا است- لبیک بگوییم و گوش به فرمان او باشیم.
حالا که امام می گوید: «جنگ از اَهَمِّ واجبات است» یا «هر که می تواند باید به جبهه برود»، تکلیف چیست؟ تکلیف ما این است که به فرمان او پاسخ بگوییم و حرف او را -چه جنگ، چه صلح و چه آتش بس باشد- اطاعت کنیم.
حالا اگر ما در این میدان ها شهید شدیم، چه خوب؛ زیرا همه ی انسان ها باید روزی به سوی خداوند هجرت کنند و چه نیکوست که این هجرت، شهادت در راه شرف و عقیده باشد.
خانواده های شهدا باید قدر این خون ها و از جان گذشتگی ها را در راه اسلام -که با خون هزارها شهید از صدر اسلام تا به حال انجام شده است- بدانند و آن را حفظ کنند.
...و من هم به شما وصیت می کنم: اگر شهید شدم، شما به یاد کسانی باشید که ۵ یا ۱۰ شهید دادند و هنوز هم شهید می دهند و هیچ گونه ناراحتی نسبت به انقلاب و امام ندارند؛ چرا؟ چون آن ها می دانند که برای خدا کار می کنند!
اگر شهید شدم و اگر خدا خواست و این مقام و عزت را به من ارزانی نمود، بدنم را در روستای خودمان دفن کنید، تا شاید برای آن هایی که -نسبت به اسلام و حقوق انسانی خودشان و دیگران- بی تفاوت هستند، تأثیری داشته باشد.
من از تمام دوستان و خویشاوندان می خواهم: اگر در مدت عُمْرَم به کسی بدی کردم، مرا ببخشند و اگر می خواهند من هم از آن ها راضی باشم، باید از خون شهدای به خون غوطه ور دفاع کنند؛ چه در جبهه و چه در پُشت جبهه و با پیروی کامل از «ولایت فقیه».
من از خواهرانم می خواهم که حجاب خود را حفظ کنند و صبور باشند.۱ (۱۶۷۸۸۳۹)
مُحمّدحسین مُحمّدی
۱۱/۰۵/۱۳۶۷