نام | علمدار ایمانی |
نام پدر | ولی الله |
نام مادر | فاطمه |
محل شهادت | شیخ محمد |
بیوگرافی |
ایمانی، علمدار: یکم فروردین ۱۳۵۲، در روستای خوزنین از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش ولیالله، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شیخمحمد عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | بوئین زهرا - خوزنین | تاریخ تولد | ۱۳۵۲/۰۱/۰۱ |
محل شهادت | شیخ محمد | تاریخ شهادت | ۱۳۶۷/۰۳/۲۴ |
استان محل شهادت | - | شهر محل شهادت | - |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | اول راهنمائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - بوئین زهرا - خوزنین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، علمدار ایمانی:
پدر و مادرم! امیدوارم این فرزندتان را -که به عنوان امانتى نزدتان بود و خوب امانتدارى کردید و به صاحب اصلىاش برگرداندید- حلال کنید.
از شما مى خواهم اگر بدى و یا خطایى از من دیده اید، مرا ببخشید.
از برادرانم مى خواهم اگر خدا به من توفیق عنایت کرد و شهید شدم، اسلحه ی مرا زمین نگذارید و جبهه ها را خالی نکنید و سلام مرا به دوستانم و آشنایانم برسانید و از آنها از طرف من حلالیت بطلبید.
از پدر و مادرم مى خواهم که اگر شهید شدم، براى على اکبر امام حسین(ع) گریه کنید که غریبانه در صحراى کربلا شهید شد و این را بدانید که انسان روزى مى باید از این دنیا برود؛ پس چه خوب است که شهید شود.
خدمت پدر و مادرم عرض مى کنم: من این وصیتنامه را در آخرین لحظات -که قرار است به سوى میدان نبرد حرکت کنم- نوشتم؛ خوشحال باشید از این که خداوند به شما منت گذاشت و فرزندتان را جزو شهدا قرار داد.
والدین مهربانم! از این که توانستم حق فرزندى را نسبت به شما ادا و آن طور که وظیفه ام بود انجام دهم، خوشحالم و همه ی ما خواهیم رفت؛ چه امروز و چه فردا؛ ولى چه بهتر که انسان با مرگ با عزت بمیرد و من همیشه این را از خداى بزرگ خواسته ام که شهادت در راه خویش را نصیب من بگرداند.
موقعى که خبر شهادت مرا به شما دادند هیچ غم و اندوهى را به خود راه ندهید که خدا با صبرکنندگان است و پیام من به تمام مادران و خواهران این است که حجاب خود را حفظ کنند؛ چرا که این حجاب هاى شماست که به دشمنان اسلام و قرآن ضربه مى زند.
این آرزوى من بود و بسیار خوشحالم که خدا این توفیق را به من داد تا در جهاد مقدسی که امام عزیزمان آنقدر درباره ی آن سفارش کرده است، شرکت کنم و خوشحال هستم که در لشکر امام زمان(ع) هستم و به عنوان یکى از سربازان کوچک او از اسلام و قرآن دفاع مى کنم.۱ (۱۰۹۰۲۴۱)
فرزند کوچکتان؛ علمدار ایمانى