نام | سید علی حسینی |
نام پدر | سید محمد |
نام مادر | مریم |
محل شهادت | خرمشهر |
بیوگرافی |
حسینی، سیدعلی: یکم آذر ۱۳۴۷، در روستای شیخحسن از توابع شهر کرج به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد، کارگر بود و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سیزدهم دی ۱۳۶۵، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سینه و شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای شریفآباد از توابع شهر قزوین واقع است. |
محل تولد | کرج - شیخ حسن | تاریخ تولد | ۱۳۴۷/۰۹/۰۱ |
محل شهادت | خرمشهر | تاریخ شهادت | ۱۳۶۵/۱۰/۱۳ |
استان محل شهادت | خوزستان | شهر محل شهادت | خرمشهر |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | سوم راهنما?? | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین - شریف آباد |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، سیدعلی حسینی:
شما ای ملت عزیز! شما شاهد بوده اید که خون شهیدان باعث گردش چرخ انقلاب و رویش درخت اسلام شده است؛ پس اکنون کوتاهی گناهی عظیم است. لحظه ها می گذرد و شب پی روز در می آید و روشنایی روز، ظلمت را در هم می کشد و سیاهی ها همیشه رو به زوالند و ما نیز منتظر روشنایی هستیم که ابدی است و نیست نشدنی است.
اینک که لحظات آخر عمرم را می گذرانم، چقدر زیباست و چه قدر عالی است فکرم و چقدر والاست روانم. من می روم و با رفتنم به تمام خفتگان تاریخ هشدار می دهم که بیدار شوید که صبح نزدیک است. من می روم و با رفتنم به تمام غافلان تاریخ هشدار می دهم که انسان شوید. من می روم و با این رفتن به تمام غیر مسلمانان هشدار می دهم که مسلمان شوید، که به زودی مهدی موعود (عج) می آید و روسیاهی شما نمایان می گردد.
آری! من می روم و می سوزم و با سوختنم شعله های نورانی می افکنم و ظلمت ها را به روشنایی مُبدل می کنم.
آری! من می روم تا به ماندگان نیز بفهمانم که رفتن در راه خدا موت نیست؛ بلکه حیات است و مرگ نیست؛ بلکه از مادیات به معنویات پیوستن است.
ای پدر و مادر عزیز و گرامی ام! شادی ها و غم های دنیا زودگذر و تمام شدنی است؛ مبادا دل شما بشکند. جنت از آن هر کسی نیست؛ جای کسانی است که به ارزشها و سمبل های والای انسانی رسیده باشند. این راه را انتخاب کنید و همچون زینب (س) همواره برای اسلام کوشش کنید و از اسلام و قرآن حمایت کنید تا در دفتر اعمال تان ثبت گردد و رسیدن به این راه، فقط پیمودن خط ولایت فقیه است.
ای پدر و مادری که سال ها برایم زحمت کشیدید و نصیحتم می نمودید و ارشاد می کردید؛ اکنون آن امانتی که خداوند متعال به شما داده، در راه خدا و برای رضای خدا بدهید. افتخار کنید و ثابت قدم و صابر باشید که خداوند صابرین را دوست می دارد که: «ان الله یحب الصابرین».
...و ای برادرانم! شما هم، علی اکبر و قاسم وار عمل کنید و پشتیبان خط ولایت فقیه باشید و به این پیروان بینش های الحادی بگویید که یک مسلمان، رسالتش در زبان و مکان نمی گنجد و بگویید مکتب اسلام، مکتب شریعت و انسانیت است.
...و ای خواهرانم! شما هم زینب وار در سوگ برادرتان با ظالمان مبارزه کنید. نکند بنشینید و تنها گریه تان را در و دیوار بفهمد؛ بلکه صدای ضجه و ناله و گریه شما باید گوشت و پوست همه ی مستکبران و ظالمان تاریخ را به لرزه در آورد و پشت ستمگران را بشکند.۱ (۱۲۳۴۵۰۵)
سیدعلی حسینی
کلام شهید سید علی حسینی
Loading the player ...
خاطره علی نبئی
Loading the player ...
خاطره محمد اندیشگر
Loading the player ...