نام | حیدر تعهدی |
نام پدر | ابوالقاسم |
نام مادر | صغری |
محل شهادت | شیخ محمد |
بیوگرافی |
تعهدی، حیدر: بیست و چهارم مهر ۱۳۴۵، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش ابوالقاسم، راننده بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شیخمحمد عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۱پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. |
محل تولد | قزوین | تاریخ تولد | ۱۳۴۵/۰۷/۲۴ |
محل شهادت | شیخ محمد | تاریخ شهادت | ۱۳۶۷/۰۳/۲۴ |
استان محل شهادت | - | شهر محل شهادت | - |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | سوم راهنمائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | 1371 | |
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، حیدر تعهدی:
اسلحه غرق در خون حسین بن علی(ع)، سالیان سال در دشتهای داغ و سوزان کربلا افتاده و منتظر بازوان مردانهای بود که با برداشتن آن، انتقام مظلومیت خون صاحبش را بگیرد؛ ولی کسی نبود که به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» حسین(ع) لبیک بگوید؛ ولی ناگهان در عالم اسلام جرقهای زده شد و مردی از تبار حسین بن علی(ع)، شمشیر سید الشهدا(ع) را از زمین برداشته، به دست گرفت و بار دیگر ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» را از حلقوم مبارکش جاری ساخت و بر من و تو واجب گشت -که اگر در کربلا نبودیم- اینک به ندای رهبر لبیک گوییم و خود را جزو اصحاب ابا عبدالله(ع) قرار دهیم.
اینک که به یاری خداوند، رزمندگان اسلحهی حسینی را به دست گرفتهاند، من هم با آغوش باز به سوی آن معبود روانه می شوم؛ خدایی که خلق کرد جهانیان را.
...و من، از خدای خود طلب آمرزش می کنم که مرا ببخشد و به بدن ضعیف و ناتوانم رحم کند؛ چون که تاکنون کارهای ما توأم با گناه بوده است. هر چند که امام صادق(ع) فرمودند: «من قتل فی سبیل الله، لم یعرّفه الله شیئاً من سیئاته»؛ کسی که در راه خدا کشته شود، خداوند هیچ یک از گناهان او را به رویش نمی آورد. (وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹)
..و امروز، پیامم به امت شهیدپرور این است که: طرفداری و حمایت خود را از رهبر تا ظهور حضرت مهدی (عج) اعلام کنند و به سفارشات رهبر عظیم الشأن -این قلب تپنده ملت- که می گوید: «به پا خیزید و بشتابید به سوی نبرد با کفار»، عمل کنند. همانطور که حسین بن علی(ع) تا آخرین قطرهی خون خود دفاع کرد.
...و پدر جان! سرت را در جمع مردم بالا بگیر و خوشحال باش و چهرهات را باز کن و بگو امانتی داشتم از طرف خداوند و او را در راه اسلام دادم.
...و ای مادر عزیزم و ای نور چشم من! شما بودی که مرا بزرگم کردی و در مسیری افکندی که در راه میلیونها شهید از صدر اسلام تاکنون می باشد. از شما می خواهم که خوشحال باشید و افتخار کنید که یکی از اعضای خانوادهی شما هم در این مسیر جان خود را فدای اسلام و امام عزیز کرد، که این آرزوی دیرین من بود.۱ (۱۱۶۶۶۳۶)
حیدر تعهدی