شهید، مجید پیله‎فروش‎ها: آن‎قدر به جبهه‎های نبرد حق علیه باطل میرویم که یا به پیروزی اسلام و مسلمین برسیم و یا به درجه‎ی رفیع شهادت نایل آییم. ای مردان خدا! مبادا در غفلت بمیرید که مدنی ها، بهشتی ها، رجایی ها و دستغیب ‎ها در محراب، شهید شدند. مبادا در حال بی‎تفاوتی به این انقلاب، اسلام، قرآن و خون شهدا و بی‎هدف بمیرید؛ زیرا همه‎ی این شهیدان با هدف الهی به جبهه‎های نبرد میروند. ای مادران! مبادا از رفتن فرزندان‎تان به جبهه‎ها جلوگیری کنید؛ زیرا هم مسؤولیت شخصی دارید و هم در آن دنیا پیش اهل بیت رسول الله (ص)، مخصوصاً حضرت زینب(س) سرافکنده خواهید شد؛ زیرا حضرت زینب(س) با آن که ۷۲ تن از یاران و صحابه‎ در روز عاشورا و در کربلای حسینی به شهادت رسیدند، صبر و استقامت کرد. پس شما هم مثل خاندان نبی اکرم (ص)، جوانان ‎تان را به جبهه‎ها بفرستید و صبر کنید. عزیزان و برادران! دعا و استغفار را فراموش نکنید که ما هر چه داریم، از دعا و نیایش داریم. روایتی است که میفرماید: «دعا، درمان دردهای بشر است.» پس دعاهای کمیل و توسل و ندبه و دیگر دعاها و قرآن را حتماً فراموش نکنید و همیشه پشتیبان روحانیت و مردم با خدا و با ایمان باشید. هیچ‎گاه امام امت را فراموش نکنید و هرگاه به مشکل برخوردید، با امام در میان بگذارید و حرف‎های آن بزرگوار را گوش فرا دهید که به نفع اسلام و خود شماست. صداقت و اخلاص را در عمل خود حفظ کنید و اگر شهادت نصیبم شد، دوست ندارم کسی که در خط امام نبوده و با جمهوری اسلامی مخالف است، در تشییع جنازه‎ام شرکت کند و یا پشت جنازه‎ام را بگیرد. سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و به او بگویید که: من و همه‎ی همسنگرهایم تا آخرین قطره‎ی خون خود از اسلام و قرآن دفاع میکنیم و پرچم «لا اله الا الله» را بر زمین نمیگذاریم و اگر من شهید شدم، بدانید که خودم میخواستم که به این فیض بزرگ و عظیم برسم و سال‎ها بود که انتظار چنین لحظه‎ای را میکشیدم. ...و اما پدر و مادر عزیز و بزرگوارم! ببخشید که این فرزند حقیر شما نتوانست، کاری برای شما انجام دهد. پدر و مادر عزیزم! میخواستم به طریقی به اسلام و این انقلاب، کمک کنم که بهترین راه را به جبهه آمدن دانستم و از شما خیلی خیلی ممنونم که مانع از آمدن من به جبهه نشدید تا من، این جان ناقابل خود را فدای اسلام و قرآن نمایم.۱ (۱۱۵۸۸۱۲) مجید پیله‎فروش‎ها ۱۷/۶/۶۴