در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین رحمانی
نام پدر غلامرضا
نام مادر کبری
محل شهادت فکه

بیوگرافی
رحمانی، حسین: بیست و نهم شهریور ۱۳۴۴، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش غلامرضا، ارتشی بود و مادرش کبرا نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم فروردین ۱۳۶۲، در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر تاکستان واقع است.

محل تولد تهران تاریخ تولد ۱۳۴۴/۰۶/۲۹
محل شهادت فکه تاریخ شهادت ۱۳۶۲/۰۱/۲۳
استان محل شهادت ایلام شهر محل شهادت دهلران
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات اول متوسطه رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - تاکستان


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، حسین رحمانى: من حسین رحمانى، فرزند غلامرضا، متولد ۱۳۴۴، بر اساس رسالت و مسؤولیتى که احساس نمودم، در راه اللّه‏ و پاسدارى و حراست از انقلاب کبیر ایران -که با بیش از ده هزار شهید و مجروح و معلول به دست ما رسیده است- به جنوب کشور براى جنگ با صدامیان کافر، گام نهادم. آمدن به جبهه را یک مسؤولیت و مسیر خدایى مى‏ دانم. در این راه اگر دشمن را شکست دهیم و یا کشته شویم، پیروزیم. به هرحال، این برایم افتخار بوده و از خدایم سپاسگزارم. چنانچه به درجه شهادت برسم، به جایى مى‏ رویم که ملکوتش مى‏ خوانند. من شهادت و مرگ سرخ را بر زندگى ذلت بار ترجیح مى‏ دهم؛ همان طورى که قلبم آگاه است -ان شاء الله- به آرزویم خواهم رسید. هیهات که شانزده سال و اندى از عمرم مى ‏گذرد و هنوز اندر خم یک کوچه‏ ام؛ زیرا نعمت هایى را که پروردگار به من عطا فرموده است، سپاسگزارى نکردم و بیشتر از همه ناسپاس بودم؛ ناسپاسى من از این بابت است که هنوز توفیق نیافتم امام، رهبر و مرجع تقلیدم -روح خدا- خمینى بت شکن را آن طورى که باید بشناسم، بشناسم. افسوس و صد افسوس که با او هم عصر بودم؛ ولى از وفایش بهره‏ مند نبودم و به فرامینش نیندیشیدم. پدر عزیزم! درود خدا بر تو باد؛ چون کوه استوار باش و استقامت کن؛ لحظه ‏اى از یاد و نام خدا غافل مباش؛ در راه خمینى کوشا باش که هر چه بکوشى باز هم کم است؛ قامتت را بالاگیر و نداى «اللّه‏ اکبر، خمینى رهبر» سر ده؛ زیرا رمز پیروزى در سر دادن همین شعارهاست. پدر، برادران و خواهران عزیزم! امکان دارد اتفاقى واقع شود و جنازه من به دست شما نرسد؛ آن گاه به یاد شهداى کربلا افتاده و ناراحتى به خود راه ندهید. چنان چه جنازه‏ ام -باز هم یادآورى مى‏ کنم- به دست تان نرسید، هر وقت دل تان گرفت به بهشت زهرا(س) بروید و به مزار این همه شهید بنگرید، آن وقت درد خود را فراموش مى‏ کنید. در پایان از همگى مى ‏خواهم پیرو ولایت فقیه و روحانیتِ مبارز در خط امام باشید. با کفار و منافقین و آمریکاى خونخوار و دیگر قدرت هاى شیطانى، با تمام قوام بجنگید و انتقام خون شهیدان را از آن ها بگیرید و در نمازهای تان امام را دعا کنید. هم چنین از همه مى‏ خواهم، چنانچه حرفى یا جسارتى یا ناراحتى از من دیده ‏اند، این بنده ضعیف و حقیر را مورد عفو و بخشایش قرار داده و جهت آمرزش روحم، دعا کنند.۱ (۱۳۱۹۶۹۵) حسین رحمانى