در حال دریافت تصویر  ...
نام رجبعلی کاظمی وناشی
نام پدر رستم علی
نام مادر زیبا
محل شهادت شلمچه

بیوگرافی
کاظمی‌وناشی، رجبعلی: بیست و هفتم شهریور ۱۳۵۰، در روستای عرب‌آباد از توابع شهر کرج به دنیا آمد. پدرش رستمعلی و مادرش زیبا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین ۱۳۶۶، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر آبیک قرار دارد.

محل تولد کرج - عرب آباد تاریخ تولد ۱۳۵۰/۰۶/۲۷
محل شهادت شلمچه تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۱/۲۱
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت خرمشهر
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات دوم راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - آبیک


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
وصایا
شهید، رجبعلی کاظمی: ما فرزندانی هستیم از تبار مولایمان حسین بن علی(ع)که در راه قرآن و اسلام، فرزند جوانش علی اکبر، طفل شش ماهه اش، برادر رشیدش ابوالفضل(ع) -علمدار لشکرش-، قاسم نوجوان –برادرزاده اش- و زهرا(س) -مادرش- و حسن(ع) -برادرش- و تمامی فرزندان و خویشانش را از دست داد؛ برای اینکه اسلام زنده بماند و قرآن پا برجا باشد. ...و تو ای پدر، ای مرد میدان، ای حبیب بن مظاهر! فرزند خود را با رضایت خویش -که همان رضای خداست- به میدان فرستادی که از اسلام و قرآن و ناموسش دفاع کند. پدر جان! زحمت کشیدی تا از من جوانی ساختی و روانه ی میدان کردی؛ -بلاتشبیه- مانند لحظه ای که امام حسین(ع)، علی اکبرش را سوار بر مرکب و شمشیر برهنه به دست -با قلبی مالامال از عشق به خدا- به میدان فرستاد تا به شهادت رسید؛ شما هم حسین وار همان گونه که تا به حال زندگی کردید، بعد از شهادتم نیز حسین وارتر باشید و اگر از این بنده ی خدا بدی دیدید، عفوم کنید تا با علی اکبر حسین(ع) -در روز قیامت- همنشین باشم. ....و تو ای مادر و ای رنج کشیده برای فرزند خویش! شما برای تربیتم -که در راه و هدف الله بود- زحمت زیادی کشیدی و مرا بر دو پایم استوار کردی؛ از شما طلب آمرزش می کنم؛ چون که قلبم قادر به حرکت نیست، تا رنج محبّت شما را روی صفحه آورم. -ان شاء الله- شما روز قیامت با فاطمه زهرا(س) -مادر پهلو شکسته ی امام حسین (ع)- محشور شوی. ...و تو ای برادرم و ای الگوی زندگی ام! تو همیشه برایم سرمشق بودی. اگر از من -در طی این چند سال- بدی دیدی، به بزرگواریت ببخش تا آن قلب رئوفی که نسبت به هم مهر و وفا داشتیم، همیشه زنده بماند. از شما نیز طلب آمرزش می کنم و همچنین از خانم تان؛ به او بگویید اگر هر بدی از من دیده است، مرا عفو کند. پدر جان! بعد از شهادتم درباره این فرزند کوچک خود هر اقدامی کردید، اختیار دارید و من کوچک تر از آنم که برای شما وصیت بنویسم. همه ی دارایی من به دست شما باشد و در کار خیر از آن استفاده کنید. در دعاهایی که در مساجد برگزار می شود شرکت کنید. مثل همیشه قرآن بخوانید و دعاگوی رزمندگان باشید.۱ (۱۶۰۷۵۴۳) قربان تان؛ فرزند حقیرتان؛ رجبعلی کاظمی