در حال دریافت تصویر  ...
نام پرویز زرینی
نام پدر اسدالله
نام مادر معصومه
محل شهادت فاو

بیوگرافی
زرینی، پرویز: هشتم شهریور ۱۳۴۸، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش اسدالله، کارمند بود و مادرش معصومه نام داشت. دانش‌آموز چهارم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نهم اردیبهشت ۱۳۶۵، در فاو عراق به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۴۸/۰۶/۰۸
محل شهادت فاو تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۰۲/۰۹
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت فاو
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات چهارم متوسطه رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، پرویز زرّینی: این مکتوب را کسی می نویسد که عشق شهادت و رسیدن در او به اوج رسیده است. آری! عشق او، عشق به الله و عشق به شهادت در راه او است. عشقی است که پایان ناپذیر است و همان عشقی است که او را به جبهه کشانده و در مصاف با دشمنان قرآن به آن عشق می رسد. من از آغاز جنگ تحمیلی، عشق جبهه را داشتم و همیشه در پی آن بودم که -در فرصتی مناسب- عازم جبهه ی نبرد حق علیه باطل شوم و حال نیز که برای بار دوم عازم جبهه شده ام، هدفم پیروزی اسلام و سرنگونی رژیم بعث عراق و آرمان و آرزویم، شهادت در راه خدا است؛ چرا که سعادت و خوشبختی و خوشی را در این می بینم و -ان شاء الله- که به این فیض عظیم نایل و سرافراز خواهم شد. از تمامی برادران عزیزم می خواهم که -همیشه و در همه حال- پشتیبان جمهوری اسلامی و اسلام عزیز باشند و صفوف مستحکم خود را در نمازهای جمعه و جماعات و دعاهای کمیل و توسل حفظ کنند و در مواقعی که می بینند جبهه ها نیاز به کمک دارد، به جبهه ها بشتابند و با عمل به این تکلیف الهی از ادامه دهندگان راه شهدا باشند. ...و هان ای خواهران! الگوی تان زهرا(س) باشد و بس؛ چرا که زهرا(س) از تمام کمالاتی که یک زن -چه از جنبه ی مادی و چه از جنبه ی معنوی- باید داشته باشد، دارا بود و با مَردی ازدواج کرد که الگوی مردان جهان است و در حال حاضر پیام رزمندگان و شهدا به شما خواهران این است که با تمام وجود حجاب تان را حفظ کنید و -همیشه و در هر موقعیتی- پشتیبان اسلام و جمهوری اسلامی باشید. ...و حال یادی می کنم از پدر و مادر عزیزم؛ پدر جان! از شما سپاسگزارم که در این مدت زندگی مزحمت زیادی را متحمل گردیدی و لذا به گردن این جانب حق عظیمی داری. خُب به هر حال باید مرا عفو کنی و از من رضایت داشته باشی و شما ای مادرم! که شب ها به خاطر من نخوابیدی و از من در مواقع مریضی پرستاری کردی و همیشه یار و یاورم -در تمامی کارها- بودی. این جانب زندگی خویش را مدیون زحمات بی دریغ شما عزیزان می دانم و از شما طلب حلالیت می کنم و از خدای متعال بقای حیات شما و سرافرازی و موفقیت تان را در دنیا و آخرت مسألت دارم. (۱۳۷۲۴۴۴) پرویز زرّینی ۲۰/۱۲/۶۴