سفر آخر
آذر ماه سال 65 است و کنار اروند رود، آخرین آموزشهای غواصی بچه های رزمندة گردان حضرت رسول(ص) قزوین انجام شده بود و همه در حال آماده شدن برای حضور در عملیات بودند.
احمد الهیاری، فرمانده گردان بود و من هم جانشین ایشان، او دقیقا دریافته بود که این سفر، سفر آخر اوست، لذا در آرامش کامل نشسته و در حال نوشتن وصیت نامه است.
ایشان علاوه بر اینکه دارای اخلاص و شجاعت زیادی بود، از نظر فیزیکی هم، بدنی تنومند داشت و کارهای سخت را به تنهایی انجام می داد تا به سایر بچه ها فشار وارد نشود.
او آن روز در وصیت نامه اش نوشت: تا زمانی که نفس در بدن دارم برآنم که فریاد رسای الله اکبرم تیری بر قلب مزدوران باشد.
علی قلی پور
منبع: کتاب ماندگاران/حسن شکیب زاده