در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد سعید امام جمعه شهیدی
نام پدر محمد تقی
نام مادر آمنه
محل شهادت ام الرصاص

بیوگرافی
امام‌جمعه‌شهیدی، محمدسعید: پنجم دی ۱۳۳۸، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش محمدتقی (فوت۱۳۴۵) و مادرش آمنه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند جهاد سازندگی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد ۱۳۶۱، در ام‌الرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله به پهلو و شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدمحسن نیز به شهادت رسیده است.

محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۳۸/۱۰/۰۵
محل شهادت ام الرصاص تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۰۳/۰۴
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات دیپلم رشته ریاضی
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، محمدسعید امام جمعه شهیدى: خداوندا! تو را سپاس مى‏گویم که در خانواده‏اى مسلمان و شیعه و معتقد به ولایت، متولّد شدم و بر من منّت نهادى و راه راست را نشانم دادى و با حمد و ثنا به پیشگاهت که حیاتم را در این صفحه از تاریخ قرار دادى که حق از باطل به خوبى تشخیص داده مى‏شود و جبهه اسلام و کفر به خوبى روشن است. ...و شکر خداى را که مرا در این بُعد از زمان قرار داد تا توانستم از رهبرى بزرگ و آگاه و ابراهیمى بت‏شکن، یعنى روح ‏اللّه الموسوى الخمینى اطاعت نمایم و بتوانم رهبر راستین اسلامى را از سران کفر و شرک و ضلالت تشخیص دهم. ...و سپاس مى‏گویم پروردگار را که در بین چنین امّت مجاهد، حزب اللّه، آگاه و بیدار پرورش یافتم و دیگر نعمتهاى خدا را که به ما عطا فرموده، از شمارش بیرون است و از عهده ی شکر یک‏یک آن عاجزیم. ...و باز خرسندم که از قدیم ارادت کامل به روحانیّت مبارز و آگاه داشته و دارم و بر اساس ارادهی خداوند متعال، روز به روز بر شوکت، عظمت و پیروزى این قشر محترم از جامعه اضافه مى‏شود و منافقین، احزاب، گروه‏ها، سازمانها و سیاسیون ورشکسته و شخصیّت هاى هواپرستى را که بعضى در حدّ مرجعیّت نیز در پى هواى نفس گام بر مى‏دارند -که الحمدللّه رسوا شدند و چهره ی واقعیشان براى همه مسلمین آشکار شد- مى‏بینم. خداوندا! از تو مى‏خواهم که همیشه و در همه حال، مرا از هواى نفس و شیطان درونم نگهدارى؛ که اگر یک لحظه مرا به خود واگذارى، به قعر فساد و تباهى سقوط خواهم کرد. برادرم و خواهرم! به دو مسأله همیشه زیاد توجّه داشته باشیم: ۱) همیشه و در همه حال، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خویش بدانیم؛ زیرا که ما معتقد به توحید و عدل و قیامتیم. ۲) اطاعت کامل از رهبرى انقلاب، امام خمینى و خط امام داشته باشید که کوچکترین انحراف از این خط باعث نابودیمان خواهد شد. این خط، همان خط ولایت و امامت است و منطبق بر موازین اسلامى مى‏باشد؛ چنان که دیدیم حتّى مرجع تقلیدى، با فراموش کردن خدا و پیروى از هواى نفس و انحراف از اسلام و خط رهبرى انقلاب، به چه روزى رسید. ولایت فقیه را باید از دل و جان بپذیریم؛ زیرا که ما معتقد به نبوّت و امامتیم. با این بینش و با این اعتقاد، به جبهه آمدم که پرچم «لا اله الا اللّه و محمّداً رسولُ اللّه، علیاً ولىّ اللّه» و نایب الامام روح اللّه را بر سراسر جهان برافراشته داریم؛ ان شاء اللّه براى این به جبهه مى‏آیم که هنوز شهرهایمان در تاخت و تاز اجانب است و اسلام در خطر قرار گرفته است و امروز فریاد «هَل من ناصر ینصُرُنى؟» حسین زمان، همه ی مسلمین را براى دفاع از اسلام به جبهه‏ها فرا مى‏خواند. اکنون فریاد هزاران آواره ی جنگى که از شهرها و خانه‏هایشان به خاطر ظلمى که از طرف نوکران آمریکا بر این عزیزان روا شده، بلند است. اکنون جبهه‏هاى ما، بزرگترین دانشگاه انسان سازى است. رزمندگان ما در جبهه قبل از این که جهاد اصغر را آغاز کنند، در جبهه‏ها جهاد اکبر را شروع کرده‏اند و به خودسازى براى ساختن جامعه مشغول مى‏شوند و من براى شرکت در این دو جهاد اکبر و جهاد اصغر به جبهه مى‏روم. رحمت خدا بر مادرم که این هدایتم را مدیون دامان و شیر پاک اویم و زحمات و رنجهایى که او به جاى پدر نیز برایم کشیده است. اویی که اینک براى رضاى خداوند و با افتخار براى سربلندى اسلام و پیروزى انقلاب اسلامى، این امانت الهى را به خدا باز مى‏گرداند؛ «انا لله و انا الیه راجعون». بار خدایا! به عزّتت، تو را سوگند که دعاى مرا استجابت کن و مرا به آرزوى خود برسان و امیدم را از فضل خویش قطع مفرما؛ اى که به زودى از بندگانت خشنود مى‏شوى! بیامرز کسى را که جز تو کسى را ندارد؛ زیرا هر چه بخواهى مى‏کنى... اى که نامت دواست و یادت مایه ی شفا و طاعتت توانگرى است.۱ (۱۴۴۷۱۹۱) محمدسعید امامجمعه شهیدى ۳۰/۲/۶۱
دست نوشته ها
محمدسعید امام جمعه شهیدی: هم اکنون در سالنی به طول ۱۵۰ و عرض ۵۰ متر مستقر می باشیم که حدود هشت دهم آن را تخت های دو طبقه قرارداده اند که تمام داوطلبین برای اعزام به جبهه بر روی آنها خوابیده اند. عظمت بزرگی بر این سالن و این پادگان حکمفرماست، در هرگوشه خبری است، عده ای خوابیده اند، عده ای مشغول راز و نیاز با خدا و خواندن دعای توسل، برخی در حال خوردن میوه و عده ای نیز در حال گوش کردن اخبار و جمعی نیز در حال نوشتن وصیت نامه هستند. جمعیتی حدود سه هزار نفر که همگی پاک و مشتاق می باشند در همه جای سالن پراکنده هستند، عظمت این صحنه را نمی شود حتی به قلم و زبان آورد، باید انسان در چنین صحنه هایی باشد تا بتواند بزرگی روح مردانی را که همگی با عزمی جزم و اراده ای آهنین و ایمانی قوی و مالامال از عشق به رهبر و حسین زمان خود، خمینی می باشند را احساس کند. این ها همه برای شهادت آمده و آماده شهادتند، این صحنه ها انسان را به یاد شب عاشورای حسینی می اندازد که اصحاب همه در انتظار روز بزرگی هستند و برای رسیدن به آن روز، ثانیه شماری می کنند. اینجا همچون دشت کربلا از بزرگ و کوچک همگی آماده هستند. از بچه های کم سن و سال گرفته تا پیر مردی ۷۰ ساله و همه و همه در انتظار اعزام به جبهه ها هستند. به امید اینکه این برادران همه گی سالم و با پیروزی کامل به نزد خانواده هایشان برگردند.۱۰/۱۲/۱۳۶۰