در حال دریافت تصویر  ...
نام سید محمد موسوی
نام پدر سید طالب
نام مادر سکینه بیگم
محل شهادت شلمچه

بیوگرافی
موسوی، سیدمحمد: هفدهم مرداد ۱۳۵۰، در روستای شال از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش سیدطالب، کشاورز بود و مادرش سکینه‌بیگم نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم فروردین ۱۳۶۶، در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۴ پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.

محل تولد بوئین زهرا - شال تاریخ تولد ۱۳۵۰/۰۵/۱۷
محل شهادت شلمچه تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۱/۲۳
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت خرمشهر
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات اول راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص 1374
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - بوئین زهرا - شال


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، سیدمحمّد موسوى: من با شناخت کامل این راه را انتخاب کردم و به جبهه آمدم تا اسلام عزیز را یارى کنم و شَرِّ اجانب، بالاَخص صدام، حزب بعث عراق و مُزدوران او را دفع کنم؛ که -الحمدلله- آثار پیروزى نزدیک است. امیدوارم خداوند توفیق دهد تا ما موفق و پیروز شویم و رژیم طاغوتى صدام را سرنگون کنیم و به زیارت حرم امام حسین(ع) نایل شویم تا ملت ایران و همه ی مشتاقان نیز به زیارت بروند. اگر خدا خواست تا من شهید شوم، به این سعادت افتخار مى‏ کنم. اى ملّت شهیدپرور ایران! خدمت گزارى وفادار نسبت به خدا و دین خدا باشید؛ امروز، روزی است که دین اسلام و اهداف آن در خطر است و باید نسبت به دین محمد(ص) و آل او -که حافظ دین هستند- وفادار باشیم و با ایثارگرى، فداکارى و مبارزه با دشمن سرسخت مکتب، اسلام عزیز را از خطر نجات دهیم و تنها این مسؤولیتِ حفظِ اسلام نیست و چیزهاى دیگرى هم هست. همه ی ما از این جهان به جهان باقى خواهیم رفت و باید توشه‏ اى برداریم که بهترین آن، دفاع از اسلام است؛ پس براى رفع فتنه جنگ کنید و از جنگ نهراسید و نسبت به جنگ بى اعتنا نباشید که ذلیل خواهید شد. در موقعى که جنگ و دفع دشمن بهتر است، چرا در خانه بنشینیم؟ سفارش من به پدر و مادرم این است: روحیه ی خود را حفظ کنید؛ صبر را پیشه کنید که قرآن فرموده است: «ان اللّه مع الصابرین»؛ به خدا توکل کنید که از نظر مادى و معنوى داراى فضل عظیم است؛ اگر شهید شدم، برایم گریه نکنید و اگر خواستیدبراى مظلومیّت حسین(ع) گریه کنید؛ چون امام حسین(ع) گریه‏ کننده نداشت. به برادرانم سفارش مى‏ کنم که نگذارید اسلحه ی من بر زمین بماند. اى خواهران مهربانم! زینب وار باشید و حجابِ خود را حفظ کنید. مادر و پدر عزیزم! دلم شور مى‏ زند و عشق ملاقات حق را دارد؛ فکر مى‏ کنم روز قیامت پیش هم خواهیم بود. هیچ ناراحت نباشید؛ زیرا من از طفل شش ماهه ی حسین(ع) بالاتر نیستم! ما که رفتنى هستیم؛ پس چه بهتر آن مرگ، شهادت در راه خدا باشد. افتخار کنید فرزندتان را در راه اسلام دادید... به این سعادت افتخار کنید. (۱۷۳۲۶۴۲) سیّدمحمّد موسوى