در حال دریافت تصویر  ...
نام پناه علی رفیعی
نام پدر نادعلی
نام مادر شهره بانو
محل شهادت شلمچه

بیوگرافی
رفیعی، پناه علی: ۲ دی ماه ۱۳۲۸، در روستای حسین آباد از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش نادعلی و مادرش شهربانو نام داشت. تا مقطع متوسطه درس خواند. ازدواج کرده و دارای ۳ فرزند پسر و ۲ دختر بود. در کارخانه ایران ناسیونال مشغول کار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم بهمن ۱۳۶۵، در بمباران هوایی پیرانشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای البرز کرج واقع است.

محل تولد تاکستان - حسین آباد تاریخ تولد ۱۳۲۸/۱۰/۰۲
محل شهادت شلمچه تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۱/۰۴
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت خرمشهر
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۳ تعداد دختر ۲
تحصیلات ششم ابتدائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید البرز - کرج -


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، پناه علی رفیعی: وصیت نامه این جانب پناه علی رفیعی، فرزند نادعلی، دارنده شماره شناسنامه ۳۵۳، صادره از قزوین؛ وصی خود قرار دادم پدرم، نادعلی رفیعی؛ محل دفن کرج، گلزار شهدای امامزاده محمد؛ نماز وحشت در صورت امکان بخوانید؛ مراسم در حد معمول گرفته شود و دو ماه نماز استیجاری و بیست روز هم روزه بجا آورید. مظالم العباد: ۵۰۰ تومان و کفارات: ۵۰۰ تومان پرداخت شود. دوازده هزار تومان طلای همسرم به نام زهرا کردی را فروخته و موتور خریدم؛ هشت هزار تومان کفاره روزه های نگرفته زمان سربازی؛ سه هزار تومان به همکارم داود دهقان -که همسایه منزل ما می باشد- و شش هزار تومان پول دستبند طلا که بنده فروخته ام؛ کلیه موارد بالا در ارتباط با بدهکاری های بنده است که به صاحبانش پرداخت شود. به فرزندانم سفارش می کنم: به هیچ وجه از خط امام امت، خمینی بت شکن، روح خدا، فرمانده کل قوا، بدور نباشند و تا جان در بدن دارند، از امام و خط امام، حمایت کنند؛ چون خیر و صلاح در این است. در مراحل سخت، بیانات امام را به جان و دل گوش دهند و به کار گیرند؛ همان طوری که حقیر و همکارانم در راه دفاع از اسلام و قرآن و امام به شهادت رسیدیم، دنباله روی خط ما باشند. سخنی با همسرم؛ باید عرض کنم که نسبت به شریک زندگی خود -یعنی عیالم- زهرا کردی، در طول زندگی مان هیچ گونه بدی از او ندیدم. بعد از شهادت من اختیار دارد در منزل با بچه ها زندگی و یا این که رفته و برای خودش شریک زندگی انتخاب کند. ...و سخنی با پدر و مادرم؛ خدمت پدر و مادر مهربانم سلام عرض می کنم. می دانم که گناه کارم؛ اما امیدوارم مرا ببخشید. خواهشم از شما این است: رفتارتان نسبت به بچه هایم سعید، وحید، حمید، سمیه و فاطمه خدایی باشد؛ چون عزیزانم دیگر محبت این حقیر را بالای سر خود ندارند. هیچ اختلافی بین فرزندان و عیالم ایجاد نکنید و تا می توانید به آن ها محبت کنید تا خداوند از شما راضی باشد. با نوشتن این وصیت نامه، تمامی وصیت نامه های قبلی من باطل میشود.۱ (۱۳۴۷۶۵۸) پناه علی رفیعی ۲۷/۱۱/۱۳۶۵