نام | نقی یوسفی |
نام پدر | ابوالقاسم |
نام مادر | گل نساء |
محل شهادت | سردشت |
بیوگرافی |
یوسفی، نقی: سوم مرداد ۱۳۳۹، در روستای شفیعآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش ابوالقاسم، کشاورز بود و مادرش گلنسا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. ششم مرداد ۱۳۶۲، در سردشت هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب به اسارت در آمد و شهید شد. اثری از پیکرش به دست نیامد. برادرش محمد نیز به شهادت رسیده است. |
محل تولد | قزوین - شفیع آباد | تاریخ تولد | ۱۳۳۹/۰۵/۰۳ |
محل شهادت | سردشت | تاریخ شهادت | |
استان محل شهادت | آذربایجان غربی | شهر محل شهادت | سردشت |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | ششم ابتدائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | - - - |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
وصایا
شهید، نقی یوسفی:
اول وصیتم این است که به خانواده های شهدا احترام خاصی بگذارید؛ روحانیت مبارز را تقویت نمایید و الگوی بارزی از اسلام باشید و برای امام عزیزمان دعا نمایید.
یکی از وصیت هایم این است که اصالت انقلابی خود را حفظ نمایید و به دنبال امر امام امت، مبنی بر برقراری ارتش ۲۰ میلیونی باشید و از تمامی برادران عزیزی که مرا می شناسند، می خواهم -اگر به یاری خداوند شهید شدم و خواستند راهم را ادامه دهند- به خواست خداوند بزرگ، بسیجیانْ اول کربلای عزیز و دوّم قدس عزیز را آزاد نمایند.
برادرانم! به جبهه بیایید و از شهادت نهراسید، که شهادت افتخار است و اگر در جبهه نمی توانید شرکت کنید، در سنگر کارخانه مردانه پیکار کنید؛ در نماز جمعه ها شرکت کنید؛ در راه پیمایی ها ثابت قدم باشید و شرکت کنید و برای ما -که به ندای رهبر کبیر انقلاب لبیک گفتیم و شهید شدیم- ناراحت نباشید و گریه نکنید؛ جان ما که از علی اکبر حسین(ع) بالاتر نیست! اگر خواستید گریه کنید، برای قاسم امام حسن(ع) و علی اکبر حسین(ع) گریه کنید.
مادرم! از شما می خواهم همان گونه که مرا به جبهه فرستادید، برادران دیگرم را هم به جبهه بفرستید.
پدرم! اگر در این راه موفق شوم، می دانم که نصف ثوابم مال تو است. به راه خود ادامه بده، که اصالت اسلام را باید از شما آموخت؛ هم چنان که من آموختم و اگر برادرم محمد از جبهه آمد، سلام مرا به او برسان و اگر یکدیگر را ندیدیم، حلالم کن.
پدر جان! مثل همیشه به کار کشاورزی ادامه بده که اقتصاد کشور از جنگ هم مهم تر است تا -به خواست خدا از همه لحاظ- خودکفا شویم.
برادرانم! بعد از شهادتم سربلند بگویید ما خانواده ی شهید هستیم. با همه ی خانواده های شهادت طلب به طور دُرست و طبق ضوابط اسلام برخورد نمایید.
اما، خواهرانم! حجاب خودتان را رعایت نمایید؛ به فرزندان تان راه امام را پیشنهاد کنید؛ آن ها را به جبهه بفرستید؛ اسلحه ی مرا -تا آنجا که امکان دارد- زمین نگذارید. (۱۸۳۷۰۱۰)
نقی یوسفی