نام | محمد باقر درزی رامندی |
نام پدر | ابراهیم |
نام مادر | نرجس خاتون |
محل شهادت | میمک |
بیوگرافی |
درزیرامندی، محمدباقر: یکم فروردین ۱۳۳۸، در روستای دانسفهان از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش ابراهیم، دامدار بود و مادرش نرجسخاتون نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم دی ۱۳۵۹، در میمک توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | بوئین زهرا - دانسفهان | تاریخ تولد | ۱۳۳۸/۰۱/۰۱ |
محل شهادت | میمک | تاریخ شهادت | ۱۳۵۹/۱۰/۲۷ |
استان محل شهادت | ایلام | شهر محل شهادت | مهران |
وضعیت تاهل | متاهل | درجه نظامی | |
تعداد پسر | ۲ | تعداد دختر | ۰ |
تحصیلات | چهارم ابتدائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - بوئین زهرا - دانسفهان |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، محمدباقر درزى رامندى:
سلام بر ملت شهید پرور ایران که با قیام خود و اطاعت از امامشان، طاغوت و ستمگران را از ایران راندند و از هیچ چیز دریغ نورزیدند و از همه چیز خود در دنیا گذشتند و به سوى شهادت پر کشیدند، که امیدوارم من هم از آن جمله باشم.
پدر و مادرم! از شهادتم هیچ ناراحت نبوده، بدانید که خداوند شما را آزمایش مى کند و امیدوارم که از این امتحان روسفید بیرون بیایید.
برادرم! در مقابل دشواری ها مانند کوه مقاوم باشید که حضرت على(ع) فرموده است: هر وقت غم و اندوه سراغ شما آمد براى آرامش قلب خود به قرآن پناه ببرید که الا بذکرالله تطمئن القلوب.
از همسرم مى خواهم که مرا بخشیده و در خصوص زحماتى که بعدها متحمل مى شود، بداند که این خود نوعى جهاد است.
از تمامى دوستان و آشنایان مى خواهم مرا بخشیده و چنان چه هر ناراحتى و یا مزاحمتى از سوى من به آن ها رسیده، از آن جایی که همه از روى نا آگاهى بوده است، براى رضاى خدا هم که شده حلالم کنند.
پیامى براى تمامى دوستان و آشنایان خود دارم، البته، من کوچک تر از آنم که پیامى بدهم ولى از روى وظیفه عرض مى کنم، و آن درباره خودسازى است. چند چیز است که انسان را از خداوند دور مى سازد و آن عبارت است از:
۱- عُجب: عبارت است از خودستایی یعنى انکارکردن ایرادى که بر ما وارد است.
۲- کبر: برخلاف تواضع و فروتنى، همان طورى که در تواضع و فروتنى انسان خود را کوچک تر از دیگران مى داند ولى در کبر، انسان خود را بزرگ تر از دیگران مى داند.
۳- فخر: عبارت است از پرستیدن مال و جاه و مقام، همان طورى که امام خمینى فرمودند که نگویید: من. بگویید مکتب من. این من، شیطان است و هر که گفت من، طاغوت است و همین را فخر مى گویند.
عجب؛ یعنى خودستایى و آن گناه بزرگی است که تخم آن کفر، زمین آن نفاق، آب آن فساد و شاخه هاى آن جهل و برگ آن آتش است و گمراهى و میوه آن داخل شدن در جهنم است. پس اى دوستان و برادران! همیشه مراتب یاد شده را مدنظر داشته باشید و همیشه و در همه جا به یاد خدا باشید که خداوند آرامش دهنده ی قلب هاست.۱ (۱۲۹۱۷۵۳)
محمدباقر درزى رامندى
۱۶/۱۰/۶۹