نام | قدرت بابا |
نام پدر | علی |
نام مادر | ربابه |
محل شهادت | شلمچه |
بیوگرافی |
بابا، قدرت: بیست و سوم فروردین ۱۳۴۹، در روستای مندرآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی (فوت۱۳۵۷) و مادرش ربابه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین - مندرآباد | تاریخ تولد | ۱۳۴۹/۰۱/۲۳ |
محل شهادت | شلمچه | تاریخ شهادت | ۱۳۶۵/۱۰/۲۵ |
استان محل شهادت | خوزستان | شهر محل شهادت | خرمشهر |
وضعیت تاهل | متاهل | درجه نظامی | |
تعداد پسر | ۰ | تعداد دختر | ۱ |
تحصیلات | خواندن ونوشتن | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین - مندرآباد |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، قدرت بابا:
حمد، خدایى را که همه ی ما را به جهان آفرید و به همه ی موجودات نعمت عنایت فرمود و انسان را در بین همه ی موجودات اشرف و برتر قرار داد و به کسانى که دست از عبادت خدا و اطاعت او نکشیدند و فرمان پیامبرانش را عملى کردند، در آخرت اجر عظیم عنایت مى فرماید.
درود بر پیامبران عظیم الشأن از آدم(ع) تا محمد (ص) که براى هدایت بشر زحمت هاى فراوان کشیدند.
درود بر امامان معصوم که براى حفظ اسلام زحمتها کشیدند.
سلام بر حجت بن الحسن، امام منتظر (عج) که من منتظر ظهورش مى باشم تا بیاید و جهان را پُر از عدل و داد کند.
سلام بر نایب بر حقش، خمینى بت شکن که دنیا و دین ما را نجات داد و مملکت را قرآنى و اسلام را زنده کرد.
سلام بر همه ی شهیدان راه خدا که با خون خود درخت اسلام را آبیارى کردند.
من وصیت مى کنم به همه ی برادران و خواهران همشهرى، که دست از اسلام و امام بر ندارند؛ همین اسلام و امام بودند که مردم را زنده و دشمنان ما را خوار و ذلیل نمودند.
وصیت مى کنم که نماز را اول وقت بخوانید؛ مساجد را پُر کنید؛ از روحانیت مبارز دست بر ندارید؛ اینها بودند که ما را به اسلام و امام راهنمایی کردند. سعى کنید به دستورات دینى عمل نمایید تا اگر فردا روزى، امام زمان (عج) ظهور کرد، شما را به سربازى بپذیرد.
اى پدر و مادرم! شما سالها برایم زحمت کشیده و مرا بزرگ کردید؛ از شما متشکرم که مرا خوب تربیت و سرباز اسلام نمودید؛ امیدوارم در شهادت من صبر و بردبارى داشته باشید.
اما برادرم! نگذار اسلحه من زمین افتاده و سنگرها خالى باشد که اسلام کمک مى خواهد؛ دشمن در کمین است و قرآن در سراسر جهان در خطر است.
خواهرانم! نماز و عبادت را فراموش نکنید؛ در تربیت خود و خانواده ی خود کوتاهى نکنید؛ حجاب را -که از خون من کوبنده تر مى باشد- براى ایمان خودتان و حفظ جامعه نگه دارید و از فاطمه (س) و زینب (س) درس بیاموزید.
در پایان از همه ی دوستان و آشنایان مى خواهم که مرا حلال کنند.۱ (۱۰۹۱۴۳۹)