نام | داود خلیلی |
نام پدر | علیرضا |
نام مادر | عالیه |
محل شهادت | ام الرصاص |
بیوگرافی |
خلیلی، داود: بیست و هشتم فروردین ۱۳۴۸، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علیرضا، کارمند بود و مادرش عالیه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در امالرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین | تاریخ تولد | ۱۳۴۸/۰۱/۲۸ |
محل شهادت | ام الرصاص | تاریخ شهادت | ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ |
استان محل شهادت | بصره | شهر محل شهادت | - |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | اول راهنمائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، داود خلیلی:
ای جهانیان! بدانید که مرگ یک زمانی فرا می رسد و انسان را به سوی خود می کشاند؛ پس چه بهتر که انسان خود به سوی مرگ بشتابد و آن هم مرگی که در راه خدای -حق تعالی- باشد.
من با امام خمینی میثاق بسته ام و به او وفا دارم؛ زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکُشند هم، دست از او نخواهم کشید.
سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره ی خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و کربلاها، با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم.
مادرم! همواره چون زینب(س) باش؛ زینبی که ۷۲ شهید در راه خدا نثار کرد و امیدوارم که زینب (س) هم از شما خشنود شود و مرا هم در پیشگاه خداوند و ۷۲ شهید خشنود سازی.
...و تو پدرم! از پدرانی عبرت بگیرید که چندین نفر از اعضای خانواده ی خویش را نثار خدای خویش نموده اند.
پدرم! مبادا بعد از شهادتم ناراحت شوی و بسیار خشنود شو و بدان اگر خشنود شدی، مرا خشنود کردی و اگر مرا خشنود کردی، خدا را خشنود ساخته ای.
خدایا! جُند الله را که با سوگند به ثار الله در لشکر روح الله برای شکست عدو الله و استقرار حزب الله، زمینه ساز حکومت بقیت الله است، حمایت کن.
تنها سفارشم به خانواده ی عزیزم این می باشد که در تمام صحنه های جامعه، شرکت داشته باشند؛ چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی خود را شریک بدانند.
دوستان من! بعد از شهادتم بیندیشید راهی را که من رفتم، چه بود و اگر فهمیدید و مخالف من و مخالف امام و اسلام و تمام مسایل دیگر بودید، حقی ندارید که بر مزارم بیایید و روح و جسم مرا آزار دهید و حقی ندارید که یاد مرا در دل هایتان نگه دارید و هرگز شما را نمی بخشم!
دوستان و رفقای عزیزم اگر چنان چه حقی به گردنم دارند، از وصی من دریافت کنند و اگر دریافت نکردند، مرا به بزرگواری خود ببخشند و اگر آنان را اذیت و آزار کرده ام، از جانب من حلالیت بطلبید.۱ (۱۲۷۴۸۵۵)
داود خلیلی