در حال دریافت تصویر  ...
نام امامعلی رشوند
محل تولد قزوین - جونیک


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد رضا سهرابی
محل تولد تاکستان - قاسم آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد باقر افراس آب
محل تولد بوئین زهرا - وجیه آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین فرض مهدی
محل تولد تهران


در حال دریافت تصویر  ...
نام غلام رضا هاشمی
محل تولد تاکستان - شاخدار


در حال دریافت تصویر  ...
نام کرم کلپی
محل تولد بوئین زهرا - شال


در حال دریافت تصویر  ...
نام مهدی مافی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد باقر کشاورز نوروزی
محل تولد قزوین - آلتین کش


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمود رضایی
محل تولد قزوین - بلوکان


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسین جعفرخانی
محل شهادت رودخانه بهمن شیر


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی فیاض پور
محل شهادت بانه ـ بردرش


در حال دریافت تصویر  ...
نام رمضان علی علی محمدی سویری
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام فریبرز حاج سیاری
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسین کرمعلیان
محل شهادت جزیره مجنون


در حال دریافت تصویر  ...
نام اسماعیل بحری
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید آیت حسینی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام رضا عباسی گرجی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی محمدرضایی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام جواد جولائیان
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین حسین آبادی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام یقین علی رمضان خانی
محل شهادت سردشت



یک خاطره شهید  محمد صادق زرآبادی پور


دعا در محل دفن!

همسر شهید: هر وقت از همسرم می‌خواستم که برای تفریح به بیرون از منزل برویم، ایشان پیشنهاد «گلزار شهدا» را می‌داد و ما هم برای فاتحه به گلزار شهدا می‌رفتیم. در گلزار شهدا، همیشه جلوتر از ما حرکت می‌کرد و تنها قدم می‌زد. یک بار علت را ‌پرسیدم و او ‌گفت: «چون در مزار شهدا بچه‌های شهدای زیادی هستند که برای فاتحه می‌آیند، اگر دست فرزندانم را در دستان من ببینند، ناراحت می‌شوند.»  نکته‌ی دیگر این که، ایشان همیشه در حاشیه‌ی گلزار شهدا و زیر درختی می‌ایستاد و لحظات زیادی را در خلوت به راز و نیاز می‌پرداخت. این موضوع برایم خیلی عجیب نبود؛ اما وقتی همسرم شهید شد، دیدم قطعه‌ای که می‌خواهند او را در آن دفن کنند، دقیقاً جایی است که او همیشه می‌ایستاد و با خالق خود مناجات می‌کرد.