نام | سید رضا نبوی رضوی |
نام پدر | سید مهدی |
نام مادر | فخری |
محل شهادت | فاو |
بیوگرافی |
نبویرضوی، سیدرضا: نهم مرداد ۱۳۴۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدمهدی،بازنشسته آموزش و پرورش بود و مادرش فخری نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر کارخانه دوچرخهسازی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نهم اردیبهشت ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین | تاریخ تولد | ۱۳۴۱/۰۷/۰۹ |
محل شهادت | فاو | تاریخ شهادت | ۱۳۶۵/۰۲/۰۹ |
استان محل شهادت | بصره | شهر محل شهادت | فاو |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دیپلم | رشته | تجربی |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، سیدرضا نبوى رضوى:
خدایا! تو مى دانى فقط به خاطر رضاى تو و اسلامت، به نداى امام امت لبیک گفتم و به جبهه آمدم و از طرفى هر موقع شهیدى را مى آورند، بنده -به نوبه ی خود- احساس مسؤولیت می کنم.
خدایا! این بنده ی پُر از گناه و معصیت را ببخش.
پروردگارا! آیا لیاقت کُشته شدن در راه تو و دین مقدس پیامبر اسلام را دارم؟
مادر جان! به مادران شهداى صدر اسلام تا به حال، بنگر و ببین از آن زمانى که اسلام ظهور کرده است، چه خون هایى براى آبیارى درخت تنومند اسلام ریخته شده است و براى زنده نگه داشتن دین مقدس حضرت محمد(ص) باز هم این درخت نیاز به آبیارى دارد؛ لذا از این که فرزندت را در راه خدا قربانى کردى، افتخار کن و بر خود بِبال و خوشحال باش و بگو: خدایا! این قربانى را از من قبول کن؛ البته من امانتی پیش شما بودم و باید مى رفتم! بعد از شهادتم گریه نکن و براى حسین بن على(ع) -که تنها و مظلومانه در صحراى سوزان کربلا به شهادت رسید و به خاطر شهیدى که مادر ندارد- گریه کن.
شما اى پدر! مى دانم چه زحماتى برایم کشیدى؛ هیچ وقت زحمات شما را فراموش نمى کنم و از این که نتوانستم وظایفم را به خوبی انجام دهم و حق شما را ادا کنم، امیدوارم مرا عفو کنى.
پدر جان! این انقلاب و جنگ، نعمتى است که خداوند به ما عطا کرده است و باید قدرش را بدانیم. -ان شاء الله- در این امتحانِ خداى تبارک و تعالى، سربلند و از بندگان شایسته ی خداوند باشیم.
برادر جان! با رفتار و کردارت مردم را به تقوى و پرهیزکارى دعوت کن؛ هیچ وقت امام را تنها نگذار؛ در نماز جمعه و دیگر مراسم مذهبى و اسلامى شرکت کن و با مشت هاى گره کرده بر دهان یاوه گویان و کوردلان بکوب؛ دوستداران امام را، دوستان خود و دشمنان امام را، دشمن خود بدان.
...و شما اى خواهرانم! از این که برادر خوبى براى شما نبودم، مرا عفو کنید و هم چنان حجاب تان را حفظ کنید. در نماز جمعه شرکت کنید که منافقین از نماز جمعه ی شما مى ترسند و مانند زینب(س) هم چنان استوار باشید و بر خود ببالید که برادرى در راه خدا دادید.
پدر و مادرم! از تمام دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید. در ضمن از آنجا که علاقه زیادى به سرود با نواى کاروان دارم، از شما می خواهم به هنگام خاکسپاری این سرود را پخش کنید تا روحم آرام بگیرد. (۱۷۷۴۷۸۸)
سید رضا نبوى رضوى
۲۰/۱/۶۵