نام | علی محمد طالقانی |
نام پدر | امیر |
نام مادر | سکینه خانم |
محل شهادت | گیلانغرب |
بیوگرافی |
طالقانی، علیمحمد: دهم دی ۱۳۳۹، در روستای باغدشت از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش امیر، کشاورزی میکرد و مادرش سکینهخانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود. بهعنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اسفند ۱۳۵۹، در گیلانغرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین - باغ دشت-بخش رودبار الموت | تاریخ تولد | ۱۳۳۹/۱۰/۱۰ |
محل شهادت | گیلانغرب | تاریخ شهادت | ۱۳۵۹/۱۲/۲۸ |
استان محل شهادت | کرمانشاه | شهر محل شهادت | گیلانغرب |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دیپلم | رشته | تجربی |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین - باغدشت |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، علی محمد طالقانی:
حال که راه مبارزه را در پیش گرفته ام و به مرزهای کشور اعزام می شوم، لازم می دانم سخنانی را چند به خانواده ی خود بگویم.
مادر! مبادا گریه کنید؛ زیرا من به راه خدا می روم. ما از خدا هستیم و باز هم به سوی او باز خواهیم گشت. صبور باشید و فقط در مسیر رضای خداوند حرکت نمایید که خداوند صابرین را دوست دارد.
پدر جان! شما باید استقامت بیشتری از خود نشان دهید و صبور باشید و نقطه ضعف از خود در برابر شیطان نشان ندهید. این ها که ما با آن ها می جنگیم، لشکریان شیطان هستند. اگر شما خود را ضعیف نشان دهید و گریه کنید، آن ها خوشحال می شوند و به ما می خندند. تا آخرین لحظه و آخرین نفر باید مبارزه کرد که تنها راه نجات انسان است.
برادر عزیزم، عمران جان! تنها چشم امید من به شما است. شما بیشتر مواظب پدر و مادر باش و نگران من نباش. فقط از آن ها نگهداری کن. شما برای ما زحمت زیادی کشیدی، حلالم کن.
عطا جان! شما هم مقاوم تر از همه هستی و چنان چه می دانی زندگی اصلاً جنگ است و هر جنگی هم تلفات دارد و ما هم در این جنگ به اصل خود باز خواهیم گشت و بازگشت همه به سوی خدا است و این هیچ جای نگرانی ندارد. فراموش نشود! هیچ موقع از هم جدا نشوید، که اگر جدا شوید، حتماً در زندگی شکست خواهید خورد. مواظب داداش باش. در همه جا یار او باش و او هم یار تو باشد. مبادا از هم جدا شوید! گول شیطان را نخورید. آقا و ننه فراموش نشوند. آن ها زندگی خود را فدای ما کردند؛ مبادا از آن ها دوری کنید. بچه های داداش را خوب مواظب باش. تو یک معلم هستی و تو مسؤولی که در سرنوشت آن ها دخالت کنی و مسیر زندگی آن ها را خوب انتخاب کنی، طوری که لغزش و انحراف نداشته باشند.
علی محمد طالقانی