نام | فرامرز حجت شمامی |
نام پدر | غفور |
نام مادر | زهرا |
محل شهادت | جزیره مجنون |
بیوگرافی |
حجتشمامی، فرامرز: هشتم آبان ۱۳۴۴، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش غفور (فوت۱۳۵۴) کارگر کارخانه ذوبآهن بود و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگری میکرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هشتم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر و پهلو، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است. |
محل تولد | تهران | تاریخ تولد | ۱۳۴۴/۰۸/۰۸ |
محل شهادت | جزیره مجنون | تاریخ شهادت | ۱۳۶۲/۱۲/۰۸ |
استان محل شهادت | بصره | شهر محل شهادت | - |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دوم راهنمائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، فرامرز حجت شمامی:
قال النبی (ص): «أحب الأعمال إلى الله الصلاه لوقتها، ثم بر الوالدین، ثم الجهاد فی سبیل الله»
بهترین کارها نزد خدا، نماز به وقت است؛ آن گاه نیکی به پدر و مادر و سپس جنگ در راه خدا.
ای جندالله! در سبیل الله، برای پیروزی خلق الله و در انتظار بقیه الله با آوای کلام الله و با هدف لقاء الله به فرمان روح الله به پا خیزید و کاخ ظلم ظالمان ستمگر را در هم کوبید و سلاح آتشین ایمان به الله را برگیرید و بر سر ننگین مخالفان الله بکوبید که شهادت، پلی به سوی لقاء الله است.
ای مادر عزیزم! قامتت را بلند گیر و ندای «الله اکبر ـ خمینی رهبر»، سَر دِه و چون کوه مقاوم باش.
مادر عزیزم! امیدوارم که حلالم کنی؛ چون من برایت فرزند شایسته ای نبودم.
مادر! اگر خدا خواست و به فیض شهادت رسیدم، از تو می خواهم که مقاوم باشی و سعی کنی خار چشم دشمنان اسلام باشی؛ چون مرگ حق است و چه بهتر که در سنگر قرآن و اسلام باشد.
خداوندا! تورا شکر می کنیم که ما را از لجن زار طاغوت نجات بخشیدی و نورت را پس از سال ها تیرگی بر ما تاباندی.
مادر جان! من به خاطر خون شهدا و برپا بودن پرچم جمهوری اسلامی به جبهه آمدم، تا بلکه بتوانم با خون ناقابلم در راه پیشرفت انقلاب، کاری کرده باشم و خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتبم نموده ام.
برادرانم و خواهرم! قدر این انقلاب را بدانید و مبادا دل به هوا های نفسانی بسته، پیوستگی خود را به این انقلاب و اسلام از دست داده، خود را از آن دور سازید.
اهل بیت من، برادرانم و خواهرم! مرا حلال کنید و بدانید شهادت، برای من عروسی است؛ همان طورکه مولایمان علی(ع ) می فرماید: «مسلمان باید روزی سه بار از خداوند طلب مرگ کند و از مرگ نترسد.»
در آخر از همه ی دوستان و آشنایان یک بار دیگر حلالیت می طلبم و از همه می خواهم که دعا به جان امام را فراموش نکنند؛ زیرا او بود که ملت مان را از زیر بار ظلمت و گناه بیرون کشید و ما را دوباره به راه مستقیم و راه خیر کشانید.۱ (۱۲۱۹۳۹۹)
فرامرز حجت شمامی
۲۲/۱۱/۱۳۶۲