نام | محرم شریفی |
نام پدر | علی |
نام مادر | بانو نوابه |
محل شهادت | پیرانشهر |
بیوگرافی |
شریفی، محرم: بیستم اسفند ۱۳۴۲، در روستای رشتقون از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی، کشاورز بود و مادرش بانو نوابه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر بود. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پنجم آبان ۱۳۶۱، در پیرانشهر هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین - رشتقون | تاریخ تولد | ۱۳۴۲/۱۲/۲۰ |
محل شهادت | پیرانشهر | تاریخ شهادت | ۱۳۶۱/۰۸/۰۵ |
استان محل شهادت | آذربایجان غربی | شهر محل شهادت | پیرانشهر |
وضعیت تاهل | متاهل | درجه نظامی | |
تعداد پسر | ۰ | تعداد دختر | ۰ |
تحصیلات | پنجم ابتدائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین - رشتقون |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، محرم شریفی:
من بنا به فرمان پیر جماران، این ابرمرد تاریخ و ادامه دهنده راه انبیا، رهبر عظیم الشأن و عالیقدر ایران، حضرت آیت الله العظمی نایب الامام خمینی به جبهه برای ستیز با دشمنان رفتم تا شاید بتوانم کمکی ناقابل به اسلام عزیز کرده باشم و بتوانم امام را از خود راضی کنم.
پدر و مادر عزیزم! شما برای من زحمت های زیادی کشیدید. اگر به شهادت رسیدم شاید دیگر نتوانم با شما ملاقات و جبران زحمت های شما را بکنم. بعد از شهادت من هم چون کوهی آهنی، استوار و محکم باشید و کوچک ترین ضعف در دل راه ندهید تا دشمن اسلام از ضعف و ناتوانی شما سوء استفاده نکند.
همسر عزیزم! بعد از من گریه و زاری نکن تا روحم شاد باشد و اگر فرزندم به دنیا آمد به او بگو پدرت به شهادت رسید و اگر فرزندم پسر بود اسمش را روح الله یا وحید بگذار و اگر دختر بود اسمش را زینب یا فاطمه و یا زهرا بگذار. ضمناً اگر پسر بود بگذار پاسدار شود و به حماسه های شهیدان صدر اسلام بنگرد و اگر دختر بود به او بگویید حجاب اسلامی را رعایت کند؛ چون حجاب دختر کوبنده تر از خون شهید است.
...و تو مادر عزیزم! بعد از من به اتاق نوعروسم برو و به او دلداری بده و نگذار ناراحتی و دلتنگی کند.
مادر عزیزم! بعد از من گریه و زاری نکن و اگر هم خواستی گریه کنی، پیش روی همسرم نکن؛ چون نمی خواهم او ناراحت باشد.
برادر جان! این را از برادر کوچکت داشته باش: هیچ وقت پدرم را تنها نگذار و هر چند وقت به پدرم کمک کن و به خانه من برو و به فرزندم را سری بزن و آن ها را دلداری بده و درباره انقلاب و رهبر بزرگ مان برای شان صحبت کن.
فامیل ها و اقوام، به مجالس سخنرانی و قرآن بروند تا بیشتر از این با اسلام و انقلاب آشنا شوند.
ملت ایران نیز بیشتر از این ها به انقلاب و قرآن کمک کنند تا ابرجنایتکاران بین شما ملت مستضعفان تفرقه نیندازند و هیچ وقت از ولایت فقیه جدا نشوید تا آسیبی به انقلاب نرسد.۱ (۱۴۳۰۹۷۵)
محرم شریفی
۳۰/۰۷/۱۳۶۱