نام | کاظم کبابیان |
نام پدر | علی اکبر |
نام مادر | طاهره |
محل شهادت | فاو |
بیوگرافی |
کبابیان، کاظم: پانزدهم شهریور ۱۳۴۰، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علیاکبر (فوت۱۳۵۹) و مادرش طاهره نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین | تاریخ تولد | ۱۳۴۰/۰۶/۱۵ |
محل شهادت | فاو | تاریخ شهادت | ۱۳۶۴/۱۱/۲۵ |
استان محل شهادت | بصره | شهر محل شهادت | فاو |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دیپلم | رشته | علوم اجتماعی(خدمات |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، کاظم کبابیان:
مادر جان! حلالم کن؛
مادر جان! می خواهم بروم؛
مادر جان! دلم برای دوستانم و برای فرشتگان تنگ شده است؛
مادر جان! می خواهم بروم تا به همراهانم برسم و می خواهم بروم تا از این تنهایی نجات پیدا کنم و به بالا بروم؛
مادرم! از این غربت خسته شدم؛
مادرم! می خواهم پیش شهدای خیبر، بدر و دیگر شهدا بروم و ثابت کنم که مسلمانم و پیرو امام هستم و همنشین قربانیان حق شوم.
مادرم! می خواهم خدمت رسول الله(ص) و حضرت امیر(ع) برسم.
مادرم! تپش دلم زیاد شده است و گویا وقت سفر رسیده است؛ انگار آقا قبول کرده است و باید حتماً بروم وگویا رسول الله(ص) مرا می خواند.
مادرم! از شوق دارم پرواز می کنم؛ گویا شهادت نصیبم می شود و من قرار است این مرگ اسلامی را در برگیرم و قربانی دین خدا شوم.
مسلمانان! کمی بیندیشید؛ این اسلامی که هم اکنون موجود است به لطفِ رنج ها و سختی های فراوان به دست ما رسیده است.
برادران! به زحمات رسول الله(ص) و حضرت امیر(ع) فکر کنید و مسؤولیّت خود را دریابید تا بلکه این زحمات به هدر نرود و از تفرقه بپرهیزید که تفرقه، ضد اسلام، حکومت اسلامی و امت است. از نفوذ تابعین شیطان در بین خودتان جلوگیری کنید و فقط برای رضای خدا خدمت کنید.
مبادا کاری کنید که آبروی اسلام برود و به همان جایی برگردید که همین اسلام بود شما را نجات داد. همیشه به دنبال رهبر دانای انقلاب و ولایت فقیه باشید و در این مسیر تعارف را کنار بگذارید و گول شیطان درونی خود را -که شما را به راحت طلبی، آسایش و عدم سختی و رنج دعوت می کند- نخورید.
در کارهایی که انجام می دهید، تعصب بی جا نداشته باشید و انتقادهای سازنده را به گوش و جان قبول نمایید و در اشتباه خود اصرار نورزید.
شهیدان را همیشه ناظر اَعمال و کردارتان در جامعه بدانید و در محضر شهیدان معصیت خدا را انجام ندهید.
مادرم، خواهرم و برادرانم! برای رفتنم گریه نکنید. من امانتی بودم که هر چند وظیفه ی خود را در قبال مسؤولیتم در این دنیا انجام ندادم؛ ولی امیدوارم کُشته شدنم خدمتی به اسلام کرده باش.
ای کسانی که اکنون جنازه ی مرا بر دوش دارید! به دوستانم نگاه کنید و ببینید که من هیچ چیزی را با خودم نمی بَرم و به خون ریخته ام نگاه کنید، که من فقط همین را داشتم که در راه خدا اهدا کردم.
...و ای کسانی که جنازه ی من بر دوش شما است و سنگینی جسدم را حس می کنید! ببینید که از خاصیت این جسم، تنها مزاحمتش برای شما مانده است و بس! بنابراین فقط به معنویات اهمیت دهید.
سلام مرا به امام عزیز برسانید و به او بگویید که من آرزوی دیدن او را خیلی داشتم؛ اما موفق نشدم به خدمت ایشان برسم و به او بگویید که ما در کمال صداقت و راستی تا آخرین نَفس با او هستیم و به او بگویید که پیرو مقداد و اباذر و دیگر مسلمانان هستیم و پیمان خود را با امام خود به هیچ قیمت نخواهیم شکست و چه در میان یاران یا در دورترین نقطه و یا در غریب ترین جا کُشته شویم؛ اما هم چنان سر عهد خود وفاداریم.
از پدر مرحوم و مادرم که زحمات زیادی را برای من متحمل شدند، خیلی ممنونم و امیدوارم خدا اَجر و پاداش خیر به آنها بدهد و اگر خداوند قبول کند، امیدوارم بتوانم در آخرت دست آنها را بگیرم و دِینِ خود را نسبت به پدر و مادرم اَدا نمایم. (۱۶۱۲۹۹۳)
کاظم کبابیان