نام | محمود کبیری |
نام پدر | علی اکبر |
نام مادر | نوش آفرین |
محل شهادت | خرمشهر |
بیوگرافی |
کبیری، محمود: هشتم دی ۱۳۴۷، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علیاکبر، پلیس بود و مادرش نوشآفرین نام داشت. دانشآموز سوم متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پنجم دی ۱۳۶۵، در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد.مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدرضا نیز به شهادت رسیده است. |
محل تولد | قزوین | تاریخ تولد | ۱۳۴۷/۱۰/۰۸ |
محل شهادت | خرمشهر | تاریخ شهادت | ۱۳۶۵/۱۰/۰۵ |
استان محل شهادت | خوزستان | شهر محل شهادت | خرمشهر |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | سوم متوسطه | رشته | تجربی |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، محمود کبیرى:
پروردگارا! با پُشتى که زیر بار گناه خمیده و با رویى شرمنده و با ایمان به عفو و بخشش تو و به فرمان نایب امام زمان(عج) رو به جبهه آوردم، تا شاید بتوانم رضایت تو را جلب کنم؛ پس اى پروردگار! بر من منت گذار و قلم عفو بر جرایم اعمالم بکش و مرا توفیق عطا کن که جزو مجاهدین راهت به حساب آیم؛ اگر لیاقتش را داشته باشم!
...و تو اى مهدى جان، اى امام زمان! (عج) با اینکه مى دانم، آنگونه که تو مى خواستى، مُرید خوبى برایت نبودم؛ ولى از رحمت تو هم بى خبر نبودم. امیدوارم از گناه من گذشته و مرا در زمره ی سربازانت به حساب آورى و روز جزا شفیع من باشى.
...و تو اى امام امت، اى اسوه ی استقامت و اى حسین زمان! فرمانِ به حق تو را -که در اصل فرمان پیامبر(ص) است- به گوش جان شنیدم و به جبهه ها آمدم تا دین بر حق اسلام و این انقلاب را یارى کنم و شاید بتوانم قسمتى از وظایف شرعى و دینى خود را انجام دهم؛ پس تو هم در روز قیامت -آن روز وعده داده شده- گواه باش که در این جهان پیرو رهبرى و ولایت بودم.
پدر و مادر عزیزم! از شما عذر مى خواهم که نتوانستم آن طورى که مورد رضاى شما باشد، باشم. بیش از اندازه شما را از خود رنجور ساختم و در این دنیاى فانى نتوانستم، موجبات خشنودى شما را فراهم کنم؛ ولى امیدوارم سعادت این را داشته باشم که در زمره ی شهدا قرار گرفته و با رحمت خدا رنج هایى را که به خاطر من تحمل کردید، جبران نمایم؛ از شما مى خواهم مرا بخشیده و حلالم کنید.
خواهران و برادران گرامی ام! از شما هم پوزش مى طلبم که نتوانستم دِین برادرى را نسبت به شما ادا کنم. اگر موجب ناراحتى و رنجش شما شدم، عذر خواسته، امید عفو دارم؛ برایم طلب آمرزش کنید.
از دوستان و آشنایان عزیزم خواهانم، اگر از من بدى دیدند و چنانچه ناراحتى و غمى برایشان پیش آوردم، مرا بخشیده و حلالم کنند.
در خاتمه شما را به تقوى و عمل صالح توصیه مى کنم و از شما مى خواهم در راه خدمت به دین و میهن از پاى ننشینید و قلب هاى خود را با نور قرآن منور گردانید و یاوران خوبى براى امام امت و انقلاب باشید.
به ریسمان ولایت فقیه چنگ زنید تا از هرگونه خطر و لغزشى در امان باشید و لحظه اى از دفاع از دستاوردهاى خوب شهداى اسلام -از زمان بعثت پیامبر(ص) تاکنون- غافل نشوید؛ چرا که به فرموده ی امام، اگر -خداى نکرده- این انقلاب شکست بخورد، اسلام شکست خورده است و جبران آن به این زودى ها مُیسَّر نیست.۱ (۱۶۱۳۴۱۷)
محمود کبیرى
۵/۶/۶۵
کلام شهید محمود کبیری
Loading the player ...