در حال دریافت تصویر  ...
نام سید اصغر هاشمی
نام پدر میرزا
نام مادر صفیه
محل شهادت آبادان

بیوگرافی
هاشمی، سیداصغر: چهارم بهمن ۱۳۲۶، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدمیرزا (فوت۱۳۶۴) کشاورز بود و مادرش صفیه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. آهنگر و جوشکار بود. ازدواج کرد و صاحب پنج پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. دوم بهمن ۱۳۶۵، در آبادان بر اثر اصابت ترکش به سینه، کمر و سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان قرار دارد.

محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۲۶/۱۱/۰۴
محل شهادت آبادان تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۱/۰۲
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت آبادان
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۵ تعداد دختر ۰
تحصیلات خواندن ونوشتن رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - تاکستان - ضیاء آباد


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، سیداصغر هاشمی: این جانب سیداصغر هاشمی، وصیت نامه ی خود را با نام الله شروع می کنم و از خداوند می خواهم تمام رزمندگان اسلام را در هر دو جبهه پیروز گرداند؛ هم در جبهه ی جنگ برونی و هم در جبهه ی جنگ درونی مبارزه با هوا و هوس. همان طور که امت خداجو مستحضر هستند، از صدر اسلام تاکنون و بلکه از اول آفرینش انسان، دو دسته در خط بوده اند؛ یک دسته اشخاص راحت طلب که تمام همت شان این بود که طعمه ای پیدا کنند و بخورند و بخوابند (آن هایی هم که مسلمان بودند، عبادت می کردند!)؛ اما مقدم بر هر چیز در نظر آن ها «راحت طلبی» بود. دسته ی دیگر هم انبیا و اولیای بزرگ(س) بودند؛ روش آن ها هم تک مکتبی و تک خطی بود. تمام عمرشان را صرف کردند در این که با ظلم و زورگویی هایی که در ممالک دنیا واقع می شد، مقابله کنند. در زمان ما هم، ملت خداجو ی ایران به رهبری «روح الله» برای اقامه ی عدل اسلامی و اجرای احکام قرآن و کوتاه کردن دست خیانتکاران و زیستن با استقلال و آزادی، قیام نمود و خود را برای شهادت و شهید دادن آماده کرد؛ طوری که به خود باکی راه نمی دهد که دست جنایت ابرقدرت ها از آستین مشتی جنایتکار حرفه ای بیرون آید و بهترین فرزندان راستینش را به شهادت رساند. از این رو وظیفه ی ما مسلمین است که -در هر زمان و در هر مکان- جلوی این ظالمین بایستیم؛ لذا به همین خاطر وظیفه ی خود دانستم -در این موقع حساس- به ندای رهبر لبیک گویم و به وظیفه ی اسلامی و وجدانی خود جامه ی عمل بپوشانم، که اگر -در این راه مقدس- پیروز شدیم، به وظیفه ی خود عمل نمودم و اگر در این راه، خداوند شهادت را نصیب این بنده نمود، بسی افتخار بزرگ برای من و خانواده ی من و برای همشهریانم خواهد بود. (۱۸۱۸۷۰۱)