در حال دریافت تصویر  ...
نام عبدالحسین قنبری
نام پدر یحیی
نام مادر معصومه
محل شهادت رقابیه

بیوگرافی
قنبری، عبدالحسین: بیست و پنجم خرداد ۱۳۴۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش یحیی، جهادگر بود و مادرش معصومه نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هجدهم بهمن ۱۳۶۱، با سمت معاون اطلاعات عملیات در رقابیه بر اثر اصابت ترکش گلوله خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش مجید نیز به شهادت رسیده است.

محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۴۱/۰۳/۲۵
محل شهادت رقابیه تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۱۱/۱۸
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت شوش
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۰ تعداد دختر ۰
تحصیلات چهارم متوسطه رشته -
عملیات والفجر مقدماتی سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، عبدالحسین (سعید) قنبری: ...و شما خواهران و برادرم! در راه خدا گام بردارید و همیشه در صحنه باشید و حرف های امام عزیزمان را به جان بخرید و به یاد داشته باشید که دنیا و همه ی مستضعفانْ چشم امیدشان به ما است. در تعلیم و تعلُّم و تزکیه ی نَفسْ بکوشید تا دنیایی به دور از جهل و ایرانی غنی از لحاظ فرهنگی داشته باشیم. ...و شما همسر گرامی ام! اگر درباره شما بدی کردم، از من بگذرید. این آزادی، استقلال و چیزهایی که در دست ما است، هر کدام به بهای خون شهیدان به ما رسیده است که اگر کوتاهی کنیم، نمی توانیم جواب خون شهدا را بدهیم و همین طور نمی توانیم نزد پیامبر(ص)، امامان و خداوند متعال عذری بیاوریم. این را هم بگویم که شما هر کجا بیشتر بازدهی دارید، مسؤولید آنجا باشید؛ هر چند دشوار باشد و برای برداشتن موانعْ خداوند راه هجرت را گشوده است. ...و آخرین وصیتم این که امام را تنها نگذارید و در صحنه باشید، که اگر شما صحنه ی انقلاب و جنگ را خالی کنید، دولت هیچ کاری نمی تواند بکند و علاوه بر این، ضد انقلاب فرصت پیدا می کند و به میدان می آید و هر چند صاحب انقلاب کس دیگری است، ولی «از تو حرکت از خدا برکت». (۱۵۹۹۶۱۵) عبدالحسین قنبری ۱۵/۱۱/۶۵
دست نوشته ها
اکنون ما، در شهر مهاباد هستیم، بالای تپه ای که تمام شهر را زیر نظر داریم. هر گروه از ما یک جا هستند، همانطور که می دانید اینجا جنگ داخلی است. سپاه اسلام با کفار دمکرات و کومله و فدایی. دیشب در این منطقه درگیری بود و صدای گلوله و تیراندازی از هر طرف شنیده می شد و درست مثل فیلم های سینمایی بود. یکی از بچه ها می گفت: من فکر می کنم الآن در تهران نشسته و دارم فیلم سینمایی تماشا می کنم. تپه ای که روی آن هستیم، تپه ی تلویزیونی نام دارد و روی هم رفته جای خوبی است. امروز هم درگیری است، ولی بچه ها که عین خیالشان نیست، انگار نه انگار که جنگ است و گلوله می آید، بدبخت دموکراتها که دیگر قدرتی ندارند و فقط می آیند مثلاً بچه های کوچک را می اندازند توی خیابان و وقتی ماشین های سپاه ترمز می کنند، دموکراتها آنها را به گلوله می بندند. شهید عبدالحسین قنبری / ۱۰/۶/۱۳۶۰