در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالفضل نظری
نام پدر ذبیح الله
نام مادر حمیده
محل شهادت فاو

بیوگرافی
نظری، ابوالفضل: هشتم بهمن ۱۳۴۵، در روستای صدرآباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش ذبیح‌الله، کشاورز بود و مادرش حمیده نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی‌ام خرداد ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد بوئین زهرا - صدرآباد تاریخ تولد ۱۳۴۵/۱۱/۰۸
محل شهادت فاو تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۰۳/۳۰
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت فاو
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات سوم راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - بوئین زهرا - صدرآباد


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
وصایا
شهید، ابوالفضل نظری: علت انتخاب راهم، این است که خواستم دنباله رو راه شهیدان کربلای حسین(ع) و شهدای کربلای این زمان باشم و با عشقی که به خدای خود دارم، به سوی او بشتابم. اگرچه خون من برای خدا و اسلام هیچ ارزشی ندارد؛ ولی شاید بتوانم با این خون، خدای خودم را راضی کنم. برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید؛ زیرا دعا و استغفار بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و از یاد او غافل نشوید و جبهه ها را خالی نگذارید و حضورتان را در جبهه ها ثابت نگه دارید و سعی کنید در انجام مُستحبّات کوشا باشید و نمازهای شب و مستحبی و دعاهای کمیل، توسل و نُدبه را از یادتان نبرید و خصوصاً نماز جمعه را فراموش نکنید؛ زیرا دشمنان و منافقین از نماز جمعه خیلی هراس دارند. دست از امام عزیز بر ندارید و سعی کنید عظمت او را دریابید و خودتان را تسلیم وی سازید. اگر فیض شهادت نصیبم شد، آنان که پیرو خط امام نیستند و به رهبری او اعتقاد ندارند، بر من نگریند و در تشییع جنازه ی من شرکت نکنند. ...و ای مادرم! اگر شهید شدم، لباس سیاه بر تن نپوش و گریه نکن؛ چون روز دامادی من روزی است که شتابان به سوی خدا می روم. ...و ای پدر و مادرم! همان گونه که برای هر مالی که خداوند به انسان داده است، باید خُمسش را داد، من فکر می کنم بهترین مال و ثروت شما ما فرزندان باشیم؛ پس اگر شهید شدم، مرا خُمسِ فرزندان تان حساب کنید و سجده ی شُکر بجا آورید؛ زیرا امانت الله را به سلامتی به صاحبش -که همانا خدا باشد- تحویل دادید... برایم طلب آمرزش کنید! ...و ای برادرانم! چه کسانی غیر از شما مرا بر پا خواهند داشت، که چون بیرقی سرنگون شده باشم؟! با شما هستم که نشسته اید! برخیزید و تداوم بخش راهم باشید!! ...و امروز تنها و تنها، شهادت می تواند گلوی تشنه ی ۲۰ ساله ام را سیراب کند و با شهادت ها است که راه حسین(ع) تداوم می یابد. (۱۷۸۶۶۷۹) ابوالفضل نظری ۳۰/۰۳/۱۳۶۵