نام | مرتضی جلالیان |
نام پدر | حسن |
نام مادر | رقیه بیگم |
محل شهادت | شیخ محمد |
بیوگرافی |
جلالیان، مرتضی: هفتم شهریور ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش حسن، کارمند بود و مادرش رقیهبیگم نام داشت. طلبه و دانشجوی دوره کارشناسی در رشته حقوق بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی و یکم فروردین ۱۳۶۷، در شیخمحمد عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین | تاریخ تولد | ۱۳۴۳/۰۶/۰۷ |
محل شهادت | شیخ محمد | تاریخ شهادت | ۱۳۶۷/۰۱/۳۱ |
استان محل شهادت | - | شهر محل شهادت | - |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دانشجوی کارشناسی | رشته | حقوق |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، مرتضى جلالیان:
حمد و سپاس خدایی را که سلطان مُلک وجود است و هیچ کس در عالم، سر از حکم و فرمانش نتواند کشید.
خدایا! تو را سپاس می گویم که مرا در این دوران از سلطنت پیشوایان کفر و ضلالت -که عهدت را شکستند و رسولانت را تکذیب کردند- به این دنیا نیاوردی و زمانی نعمت وجود را به من ارزانی داشتی که از برکت بزرگ منادی توحید، حضرت خاتم النبیین محمد بن عبد الله (ص) مقام هدایت -که در علم ازلیات مقرر بود- بر من مُیسَّر گردید.
خداوندا! تو را سپاس می گویم که به من فطرتی پاک عنایت کردی تا تابع حق باشم و غیر تو را نپرستم و همان طور که بر ما تکلیف قرار دادی، زیر بار ظلم نرویم و هرگز ظلم نکنیم و در جنگی که شروع کننده اش نبودیم، تنها به خاطر دفاع از اسلام، ننگ و ذلّت تسلیم شدن در مقابل ظلم و کفر را نپذیریم؛ اما باید این را هم بدانید که کلید امور به دست خداست و ما راضی به رضای الهی هستیم و آنچه را می خواهیم که خدا برایمان بخواهد.
...و شما ای خانواده ی گرامی ام! مراقب باشید شیطان شما را بی صبر نکند؛ حلیم باشید که مُردن حق است و شهادت افتخار ماست.
آری! باید به یاد این مسیر طولانی -که در پیش داریم- باشیم و این که شاید مُهلت و اَجلمان تمام شده باشد و کاری نکرده باشیم؛ ولی شما تا وقت دارید نگذارید فرصت از کفتان برود و سعی کنید در کسب معارف اسلامی و رضای الهی همت داشته باشید.۱ (۱۱۹۲۴۰۱)
مرتضی جلالیان
۰۸/۰۶/۱۳۶۵
دست نوشته ها
خداوندا! تو را سپاس میگویم که بر من فطرتی پاک عنایت کردی که تابع حق باشم و غیر از تو را نپرستم و همانطور که بر ما تکلیف قرار دادی زیر بار ظلم نرویم و هرگز ظلم نکنیم و در جنگی که شروع کنندهاش نبودیم تنها به خاطر دفاع از اسلام، ننگ و ذلت تسلیم در مقابل ظلم و کفر را نپذیریم و اما باید بدانید که کلید امور بدست خداست و ما راضی به رضای الهی هستیم و آنچه را میخواهیم که خدا برایمان بخواهد و شما ای خانواده گرامی ام مراقب باشید شیطان شما را بی صبر نکند، حلیم باشید که مردن حق است و شهادت افتخار ماست. و توصیهای هم به همه دارم و آن اینکه: بیاد این مسیر طولانی که در پیش داریم باشیم و اینکه شاید مهلت و اجلمان تمام شده باشد و کاری نکرده باشیم، ولی شما تا وقت دارید نگذارید فرصت از کفتان برود و سعی در کسب معارف اسلامی و رضای الهی داشته باشید. شهید، مرتضی جلالیا