در حال دریافت تصویر  ...
نام مهدی خوبان
محل تولد بوئین زهرا - ارداق


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالفضل اسمعیلی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر کاوه
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر مومنی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید مصطفی موسوی
محل شهادت عین خوش


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین شیرمحمدی
محل شهادت مارغان گیلانغرب


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد عزیزی
محل شهادت فکه


در حال دریافت تصویر  ...
نام بدایار بهبودی
محل شهادت میمک


در حال دریافت تصویر  ...
نام نامدار محمدی
محل شهادت عین خوش


در حال دریافت تصویر  ...
نام ولی الله رضایی
محل شهادت میمک



یک خاطره شهید  عزت الله محمدی


شهادت در ششمین روز مرخصی!

کبری محمدی: به همسرم ـ پس از ماه‌ها حضور در جبهه ـ ده روز مرخصی داده بودند. آخرین روزهای «پاییز» بود، که به مرخصی آمد؛ اما دُرست چهار روز از مرخصی‌اش گذشته بود که یک دفعه و بدون هیچ علت خاصی تصمیم گرفت به جبهه برگردد. هر چه قدر من و فرزندانم اصرار کردیم که حداقل بگذار ده روز مرخصی‌ات تمام شود بعد برو، قبول نکرد. برای رفتن اشتیاق و شتاب عجیبی داشت و بالاخره هم در صبح پنجمین روز از مرخصی‌اش آماده رفتن شد. هنگام خداحافظی، با تک ‌تک اهل خانه خداحافظی کرد. همه نگران شدیم و دلواپس. دلشوره‌ی عجیبی داشتیم. دختر کوچک‌مان ـ که فقط سه سال داشت ـ جلوی پدرش آمد و گریه‌کنان گفت: «پدر! شما نباید بروید؛ چون اگر بروید، برنمی‌گردید و شهید می‌شوید!» همه از حرف‌های او ناراحت و رنگ‌پریده شده بودیم و تا آمدم آب و «قرآن» را بیاورم که بدرقه‌اش کنم، دیدم داخل خانه نیست و انگار همانند پرنده‌ای پرواز کرده است. آن روز را با حال عجیبی که داشتم به شب رساندم؛ اما اصلاً آرامش نداشتم و انگار در انتظار حادثه‌ای بودم که در حال وقوع بود. فردای آن روز رسید و من و فرزندانم، نتیجه‌ی نگرانی‌های‌مان را فهمیدیم و آن این که همسرم، فردای روزی که به جبهه رفته بود، به شهادت می‌رسد؛ یعنی ششمین روز مرخصی‌اش!