نام | علی سیاه |
نام پدر | محرم |
نام مادر | کبری |
محل شهادت | شوش |
بیوگرافی |
سیاه، علی: سوم دی ۱۳۴۱، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش محرم، در کارخانه کار میکرد و مادرش کبرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. او نیز کارگر کارخانه بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در شوش بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است. |
محل تولد | تهران | تاریخ تولد | ۱۳۴۱/۱۰/۰۳ |
محل شهادت | شوش | تاریخ شهادت | ۱۳۶۱/۰۱/۰۴ |
استان محل شهادت | خوزستان | شهر محل شهادت | شوش |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دوم راهنمائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
وصایا
شهید، علی سیاه:
ما پیروزیم؛ آری! این وعده برگزیده خدا، به اسلام و امت اسلام است که وعده پیروزی را به برگزیدگان خود -که همان رزمندگان جبهه حق علیه باطل هستند- می دهد.
درود بیکران بر شما پدر و مادر عزیزم، که مرا بزرگ کردید و تحویل جامعه دادید.
پدر و مادر عزیزم! امیدوارم حقیر را به واسطه آزار و اذیتی که در دوران طفولیت نسبت به شما روا داشتم، ببخشید و قلم عفو بر اعمال گذشته ام بکشید.
برادران عزیزم، اکبر، حسن و مجید! امیدوارم مرا ببخشید و حلالم کنید و تنها خواهش من از شما این است که راه مرا ادامه دهید و نگذارید اسلحه من به زمین بیفتد. از شما عاجزانه تمنا دارم تقوای الهی را پیشه خود قرار داده و از محرمات الهی دوری کنید.
مادر عزیزتر از جانم! از تو می خواهم بعد از شهادت من بی تابی و گریه نکنی؛ زیرا منافقین کوردل و دشمنان اسلام، از گریه و فغان و بی تابی شما سوء استفاده می کنند.
پدر بزرگوارم! به خاطر تمام مسایل از شما طلب حلالیت دارم.
پدر جان! بعد از شهادت من، گریه و زاری نکن؛ مگر من از امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر بالاتر هستم که در جنگ با کفار به شهادت رسیدند؟ هرگز؛ هرگز! این خون ناقابل حقیر، شاید قطره ای باشد در مقابل اقیانوسی از ایثار و فداکاری حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یارانش در صحرای کربلا.
پدر جان! من راهم را با چشم باز انتخاب کردم و قلباً هم راضی و خشنود هستم.
پدر مهربانم! از شما عاجزانه خواهش می کنم بعد از شهادت من، مادر را دلداری دهی و نگذاری او غصه بخورد.
خواهر مهربانم! از شما هم طلب حلالیت دارم و امیدوارم مرا حلال کنی.۱ (۱۴۱۳۷۸۴)
علی سیاه
۱۱/۱۲/۱۳۶۰