در حال دریافت تصویر  ...
نام امامعلی رشوند
محل تولد قزوین - جونیک


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد رضا سهرابی
محل تولد تاکستان - قاسم آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد باقر افراس آب
محل تولد بوئین زهرا - وجیه آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین فرض مهدی
محل تولد تهران


در حال دریافت تصویر  ...
نام غلام رضا هاشمی
محل تولد تاکستان - شاخدار


در حال دریافت تصویر  ...
نام کرم کلپی
محل تولد بوئین زهرا - شال


در حال دریافت تصویر  ...
نام مهدی مافی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد باقر کشاورز نوروزی
محل تولد قزوین - آلتین کش


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمود رضایی
محل تولد قزوین - بلوکان


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی فیاض پور
محل شهادت بانه ـ بردرش


در حال دریافت تصویر  ...
نام رمضان علی علی محمدی سویری
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام فریبرز حاج سیاری
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسین کرمعلیان
محل شهادت جزیره مجنون


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسین جعفرخانی
محل شهادت رودخانه بهمن شیر


در حال دریافت تصویر  ...
نام اسماعیل بحری
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید آیت حسینی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام رضا عباسی گرجی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی محمدرضایی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام جواد جولائیان
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین حسین آبادی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام یقین علی رمضان خانی
محل شهادت سردشت



یک خاطره شهید  محمد حامدی


روزه به جای دروغ

برادر شهید محمد حامدی: آن زمان، روزی ۵ تومان برای خرجی به محمد می‌دادم. یک روز وقتی به منزل آمد خیلی بیشتر از همیشه ناهار خورد، گفتم: محمد چی شده مگر پولت را خرج نکردی. گفت: امروز دروغ گفتم و خودم را تبیه کردم تا ظهر چیزی نخورم. بعد از مدتی محمد به من گفت حتماً فردا قبل از نماز مرا بیدار کن، گفتم برای چی؟ اولش نمی‌گفت، ولی با اصرار زیاد من، گفت می‌خواهد روزه بگیرد و من دوباره گفتم برای چی می‌خواهی روزه بگیری؟ هر کاری کردم نگفت و من هم گفتم اگر نگویی فردا صبح بیدارت نمی‌کنم که مجبور شد بگوید. گفت: امروز در سر کلاس معلم از من پرسید که تکالیفم را انجام داده ام یا خیر که من به دروغ گفتم تکالیفم را انجام داده ام ولی دفترم را فراموش کرده ام که بیاورم، در حالی که دفترم نیز همراهم بود و او هم به خاطر اعتمادی که به من داشت حرفهایم را قبول کرد. من هم با خودم عهد کردم که از این پس هر دفعه دروغ گفتم، فردای آن روز را حتماً روزه بگیرم.