شهید، کاظم حاضربیان: من از روزی که به جبهه رفتم، هدفم خدمت به مردم بود. ای خدای بزرگ! مرا موفق بدار تا بتوانم به خوبی از کشور عزیزم دفاع کنم. اگر زنده ماندم، قسم می خورم که به جز خدمت به مردم، هیچ کاری از من سر نزند. ای خدای بزرگ! -هر چند- ایمانم مقداری ضعیف است؛ چون قبلاً در نظام شاهنشاهی کثیف زندگی می کردیم و تا بیاییم خودمان و ایمان مان را قوی کنیم، یک کم وقت لازم است. -ان شاء الله- به سپاه آمده ام تا ایمانم را قوی و آنها را که واقعاً ناحق هستند، نابود کنم و تا موقعی که زنده هستم، می خواهم وظیفه خود را -در سپاهی که دوستش دارم- ادا کنم. یک پدر و مادر پیری دارم. تا زمانی که زنده هستم، باید به آنها خدمت کنم تا آنها از من -که فرزند کوچکشان هستم- راضی باشند و اگر برایم اتفاقی پیش آمد اقلاً پیش خدای بزرگ مسؤول نباشم و حتی خوشحال هستم که خدمتگزار پدر و مادرم بودم.۱ (۱۲۱۶۴۲۲) قربانتان؛ کاظم حاضربیان ۱۶/۲/۶۰