در حال دریافت تصویر  ...
نام محرم علی زینلی
نام پدر نوروزعلی
نام مادر جاریه بیگم
محل شهادت شیخ محمد

بیوگرافی
زینلی، محرمعلی: پنجم فروردین ۱۳۴۲، در روستای رزجرد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش نوروزعلی و مادرش جاریه‌بیگم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر کارخانه بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. دوازدهم خرداد ۱۳۶۷، در شیخ‌محمد عراق بر اثر اصابت ترکش به کتف، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد قزوین - رزجرد تاریخ تولد ۱۳۴۲/۰۱/۰۵
محل شهادت شیخ محمد تاریخ شهادت ۱۳۶۷/۰۳/۱۲
استان محل شهادت - شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۱ تعداد دختر ۲
تحصیلات دیپلم رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین - رزجرد


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، محرمعلی زینلی: خوشا به حال افرادى که در این دنیا توشه براى آخرت خود جمع نمودند و اعمال و عبادات خود را به قصد قربه الى الله -که به راستى عبادتى نیکوست- انجام دادند. در آغاز سخنانم، سپاسگزارى مى کنم از خداوندى که انسان را با خلقت بسیار پیچیده و در میان ضعف و سختى آفرید تا کمال انسانى او در اوج نَبَرد بین این پیچیدگى و ضعف، در یک انسان تکامل یافته و عاشق و علاقه مند به نبرد براى خدا در دنیا تجلى پیدا کند. نَبَرد ضعف انسان و نعمت هاى الهى خداوند، میدانى است که ما در آن هستیم و خداوند در این عالم براى ما پیامبرانى را فرستاد تا راه مستقیم سیر به طرف خداوند را به ما نشان دهند. پیامبران و ائمه معصومین در راه انبیا براى نجات دین خدا زحمت کشیدند و سختی ها و شکنجه ها دیدند و ناگوارى ها را تحمل نمودند تا خط سرخ تشیّع براى اجراى حدود و ارزش هاى دین اسلام محفوظ بماند. الگوى والاى این مظلومیت را ما در صحراى کربلا و در زمان مولای مان حسین(ع) -که جسم مبارک و نازنینش زیر سم اسب هاى آن دژخیمان پلید واقع شد- ملاحظه کرده و مى بینیم که خداوند براى ساخته شدن انسان چه سرمایه بزرگ و با ارزشى به کار گرفته است. من نیز از خداوند مى خواهم اگر لایقم، در خط حسین(ع) حرکت کنم که امروزه پرچمدار این نهضت، روح الله است و شهادت را نصیبم فرماید. البته این جانب هدفم شهادت نیست؛ اما شهادت را نزدیک ترین راه رسیدن به خدا مى دانم و بدون این که جبرى در میان باشد با شناخت و تحقیق این راه را انتخاب کردم. همان گونه که اسلام را پذیرفتم و دریافتم تنها مکتبى که مى تواند ارزش هاى انسانى را دارا باشد و بهترین دینى که انسان در آن رستگار مى شود، اسلام است. خدایا! بدان که عاشق دین تواَم؛ زیرا دین توست که ما را این گونه بار می آورد و این گونه تربیت می کند تا تو را خوب بشناسیم، صالح شویم و به یکدیگر نیکی کنیم و من لایق این نیستم و توانایی کافی ندارم که بخواهم دین تو را توصیف کنم. من کوچکم، پَر کاهم، فقیرم، بیچاره ام، ضعیفم، مستمندم و نیاز به کمک و استعانت تو دارم. من آن علمی را که بتوانم با آن تو را درک کرده و دریابم ندارم؛ فقط از تو می خواهم در طوفان پُر تلاطم زندگی، مرا نجات دهی و در این دریای خروشان و امواج پرخروش، کشتی ام را به ساحل ببری که ناخدایی ناتوانم. بارخدایا! لحظات حساسی از زندگی را سپری می کنم. هم اکنون رزمندگان سلحشور جبهه توحید متحد و یکپارچه می روند تا در عملیات کربلای ۵ حلقه محاصره را تنگ تر و تنگ تر نمایند و در همین هنگامه، دل ها را با یاد مادر پهلو شکسته، هماهنگ و سکوت شب را با ندای روح بخش الله آکنده نموده اند. اما پدر و مادرم! در شهادتم صبر پیشه کنید و از فاطمه زهرا(س) و امام حسین(ع) سرمشق بگیرید و در عزایم طوری رفتار ننمایید که دشمن شاد شود و همیشه به یاد حسین(ع) و مظلومیت او گریه کنید. خواهرانم! زینب(س) را الگوی خود قرار دهید و ببینید که زینب(س) چگونه در مقابل ستم پیشگان قد عَلَم کرد و کاخ آنان را به خاکستر مبدل نمود؛ شما نیز با حفظ حجاب خود آن گونه باشید. همسرم! از شما تشکر می کنم که همکار زندگی و در تلخی های زندگی همراه و یار و غمخوار دوران زندگی مشترک مان بودی. از شما حلالیت می طلبم که نتوانستم همسر خوبی برای شما باشم و همین قدر مرا بس که بگوم: تنها تو بودی که در مشکلات زندگی، مرا همراهی کردی. فرزندان مان را با ایمان بزرگ کن و بیشتر به فکر دین اسلام باش و قوانین اسلام را از بزرگان فرا گرفته و به فرزندان مان یاد بده. فرزندانم! شما را سفارش می کنم که همیشه و در همه حال از مکتب اسلام و خدا دست بر ندارید و افتخار نمایید که پدر شما راهش را با آگاهی انتخاب نمود و تا سرحد شهادت پیش رفت و برای شما مجد و عظمت را به یادگار گذاشت؛ شما را به خدا می سپارم. امت اسلام! دست از اسلام و رهبر بر ندارید که به حق پیغمبر دوران است. مهریه همسرم را طبق عقدنامه بپردازید و تمام اموال زندگی ام متعلق به همسرم می باشد و امیدوارم با تحمل صبر و استقامت، همیشه در زندگی موفق باشد. همسرم! من همیشه از شما راضی بودم و راضی خواهم بود و اگر اجازه شفاعت داشتم و شهید شدم، حتماً تو را شفاعت خواهم کرد. با پدر و مادرم صمیمی باش و با هم زندگی کنید که خداوند -ان شاء الله- فرج امام زمان(عج) را زودتر برساند. دعا و توسل را فراموش نکن و فرزندان مان را اهل دین تربیت کن و به آن ها نماز بیاموز و قرآن را به آن ها یاد بده و سعی کن انسان هایی مفید برای اجتماع باشند.۱ (۱۳۷۹۸۱۹) بنده رو سیاه؛ محرمعلی زینلی ۹/۱۰/۶۵