در حال دریافت تصویر  ...
نام یاور اینانلودوقوز
نام پدر صفر
نام مادر نیمتاج
محل شهادت حلبچه

بیوگرافی
اینانلو ‌دوقوز، یاور: چهاردهم فروردین ۱۳۴۶، در روستای شهر‌آباد از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش صفر، کارگر بود و مادرش نیمتاج‌ نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. پنجم فروردین ۱۳۶۷، در حلبچه عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد آبیک - شهرآباد تاریخ تولد ۱۳۴۶/۰۱/۱۴
محل شهادت حلبچه تاریخ شهادت ۱۳۶۷/۰۱/۰۵
استان محل شهادت کردستان شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات پنجم ابتدائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - آبیک - شهرآباد


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
خاطرات
بسمه تعالی روز ۱۴/۷/۶۴ دفترچه آماده به خدمت را گرفتم و در تاریخ ۱۸/۸/۶۶ اعزام شدم به خدمت ساعت ۵/۱۰ صبح روز سه شنبه بعد از ۴ روز مرخصی دادن روز شنبه از مرخصی رفتم به پادگان . ۲۱ روز در آنجا بعد هم ۶ روز مرخصی دادن . روز ۲۱/۱/۶۶ به پایگاه شهید بهشتی آمدیم و از آنجا هم به پادگان آموزشی اعزام شدیم اردوگاه شهید کاظم رستگاری شرق تهران .۲/۲/۶۶ اولین شب خشم شبانه بود . روز جمعه ۱۱/۲/۶۶ اولین ملاقات عباس آقا . و روز ۲۰/۲/۶۶ ورود به آشپزخانه اردوگاه شهید کاظم رستگاری . روز ۱۷/۲ اولین میدان تیر . روز ۲۲/۲ اولین ملاقات پدرم . ۲۵/۲ اولین مرخصی به مدت ۳ روز . ۱/۳ راه پیمایی روز جهانی قدس در تهران . ۱۸/۲ دومین میدان تیر شبانه از ساعت ۹ تا ۱۲ شب . ۱/۳ اولین تلفن زدم به کار خانه فرش پارس به پدرم . بهمن ۲۹/۱۱/۶۶ روز ۲۵/۱۱/۶۶ اعزام به باختران و ساعت ۵/۳ شب بود که به باختران رسیدیم به شهرک آنایتا . روزی بعد ۲۶/۱۱/۶۶ ساعت ۷ صبح خودمان را به پرسنلی معرفی کردیم . رفیقهایم بهروز بقایی عباس آقایی و منصور مقدم به توپخانه افتادن و من و یکی از بچه ها تهران به نام امیر زنگه به انتظامات افتادیم . روز بعد به بانه مأموریت رفتیم ۲۷/۱۱/۶۶ . بعد از ظهر بود که به بانه رسیدیم . شب برف آمد راه بسته شد . شب همان جا ماندیم و خوابیدیم . روز بعد صبح ساعت ۷ راه باز شد و ساعت ۱۰ به موقعیت مطهری رسیدیم و خودمان را به انتظامات معرفی کردیم . یاور اینانلو دوقوز
دست نوشته ها
بسمه تعالی حضور محترم دوست عزیزم جناب آقای مهدی اینانلو سلام عرض می کنم . پس از عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و امیدوارم که سلام گرم مرا از پشت کوههای سر به فلک کشیده شده دماوند بپذیری . مهدی جان نامه پر مهر و محبت شما در تاریخ ۶/۴/۶۶ بدست بنده رسید از رسیدن نامه شما بی نهایت خوشحال شدم . امیدوارم که مهدی جان همیشه در سربازی خوش و خرم بوده باشی . مهدی جان حسین و کاظم افتاده اند خرم آباد ولی آدرس ندارم . اگر نامه اش آمد آدرس دقیق را به شما می فرستم . سلام مرا به ابراهیم میرزائی برسانید . ابراهیم جان این عکس را به شما می فرستم . دیگر عرضی ندارم به جز دوری شما . یاور اینانلو