در حال دریافت تصویر  ...
نام اصغر حجتی پور
نام پدر اکبر
نام مادر منصوره
محل شهادت خرمشهر

بیوگرافی
حجتی‌پور، اصغر: چهارم آذر ۱۳۴۲، در روستای شترک از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش اکبر، کشاورزی می‌کرد و مادرش منصوره نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.

محل تولد قزوین - شترک تاریخ تولد ۱۳۴۲/۰۹/۰۴
محل شهادت خرمشهر تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۰۴
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت خرمشهر
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات سوم راهنمايي رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین - شترک


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، اصغر حجتی پور: هدف و انگیزه ی من از رفتن به جبهه مسؤولیتی بود که بر دوشم سنگینی می کرد و در این زمان که ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» حسین زمان بار دیگر از صحراهای کربلای ایران به گوش رسید، بر خود واجب دانستم که به جبهه بروم تا شاید بتوانم -ان شاء الله- کوچک ترین کمکی به اسلام و این انقلاب کرده باشم. ...و ای کسانی که در راه خدا جهاد کردید و با جان هایتان و مال هایتان، بهترین عزیزان تان را فدای اسلام و این انقلاب دینی کرده، آنها را در قربانگاه عشق قربانی کردید! شما فردای قیامت در نزد خدای خود و پیامبران و امامان روسفید خواهید بود. ...و ای جوانان! مبادا در رختخواب ذلت بمیرید، که امام حسین(ع) در کربلا با لب تشنه شهید شد. ...و ای جوانان! مبادا در غفلت بمیرید، که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد ...و ای جوانان! مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید، که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) با هدف شهید شد و فکر این باشید که فردای قیامت در برابر خدای خود و پیامبر خدا(ص) و امام حسین(ع) و خاندانش، همچون زینب (س) جواب این همه خون شهیدان را چه خواهید گفت؟ آن عده از عزیزان که می توانند به جبهه بروند و آنها که نمی توانند، با کمک های مادی و معنوی و خواهران با حجاب شان می توانند امام و اسلام را یاری نمایند تا -ان شاء الله- این جنگ تحمیلی -که بین کفر و اسلام است- به پیروزی کامل برسد و -ان شاء الله- پرچم «لا اله الا الله» بر تمامی کشورهای صهیونیستی و جهان خواران شرق و غرب به رهبری امام خمینی برافراشته شود. ای عزیزان! مبادا خدای نکرده یک وقت از امام امت و روحانیت متعهد جدا شوید، که اگر چنین شود، آن روز، روز جشن ابرقدرت های شرق و غرب خواهد بود. همیشه در اجرای اوامر امام، کوشا باشید و سعی کنید عظمت او را دریابید و خود را تسلیم او سازید؛ چون امام بر حق است و به شما توصیه می کنم که مبادا همچون اهل کوفه -که امام حسین (ع) را تنها گذاشتند- شما این حسین دوران، پیر جماران، خمینی -بت شکن زمان- را تنها بگذارید. پدر و مادرم! اگر -ان شاء الله- شهادت نصیبم گردید، شما مبادا ناراحت باشید؛ بلکه خوشحال و سرافراز باشید که یک فرزند حقیرتان را در راه خدا هدیه کردید. افتخار کنید به این هدیه و از شما پدر و مادر مهربانم می خواهم از زحمات و رنج هایی که برایم کشیدید و بزرگم کردید و راه راست و اسلام را به من آموختید و مرا به قربانگاه فرستادید تا صدای «هل من ناصر ینصرنی؟» حسین زمان را لبیک گویم، امیدوارم خداوند به شما توفیق عنایت فرماید و در روز قیامت در برابر خدا سرافراز باشید. ...و اما مادرم! از شما می خواهم شیرت را حلالم کنی و هر چه بدی از من دیدی، مرا ببخشی و به یاد داشته باشی باید صبر نوح(ع) و تقوا و عمل را پیشه خود سازید.۱ (۱۲۱۹۵۶۹) اصغر حجتی پور ۲۵/۱۰/۱۳۶۵