در حال دریافت تصویر  ...
نام رجبعلی صادقی
نام پدر قند علی
نام مادر مریم
محل شهادت جزیره مجنون

بیوگرافی
صادقی، رجبعلی: دهم دی ۱۳۳۲، در بخش اسفرورین از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش قندعلی (فوت۱۳۳۵) و مادرش مریم نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال ۱۳۵۱ ازدواج کرد و صاحب پنج پسر و دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و سوم اسفند ۱۳۶۳، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد تاکستان - بخش اسفرورین تاریخ تولد ۱۳۳۲/۱۰/۱۰
محل شهادت جزیره مجنون تاریخ شهادت ۱۳۶۳/۱۲/۲۳
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۵ تعداد دختر ۲
تحصیلات خواندن ونوشتن رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - تاکستان - بخش اسفرورین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، رجبعلى صادقى: من که ایثار را از مولایم على(ع)، شهادت را از سالار شهیدان، امام حسین(ع) و مقاومت را از چهارمین پیشوایم، امام زین العابدین(ع) آموختم؛ پس بارالها! به من توفیق ده تا هرچه زودتر به هدفم -که بازگشت به سوى تو است- برسم. حال علت انتخاب این راه را مى‏ گویم. هر کس در کارش هدفى دارد و هدف من جهاد در راه خدا است تا به ملکوت اعلی برسم. پروردگارا! به من نصرت بده تا بتوانم این وظیفه ی سنگین را به پایان برسانم. خدایا! به من توفیق عنایت فرما تا در این راه قدم بردارم و راه شهدا را ادامه دهم و در این راه ثابت قدم باشم؛ امید که خون شهدا راهنمایى روشن براى ما باشد. به هرحال، این سفر سفرى است که باید رفت؛ پس چه بهتر در حال خدمت به اسلام و ملت شریف باشد. شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازى به لقاءالله رسیدن، این همان راهی است که اولیای معظمِ حق تعالى آرزوى آن را مى‏ کردند. آن چه در دنیا است فانى و آن چه براى خدا تقدیم مى‏ شود، باقى و اَبدى است و این شهدا زنده هستند و «عند ربهم یرزقون» شامل حال شان مى‏ شود. آنان آنچه داشتند، در طَبَق اخلاص گذاشته و تقدیم ربّ خود کردند و ما عقب ماندیم و باید افسوس بخوریم که نتوانستیم در این راه برویم. آن ها پیش قدم شدند و رفتند و به سعادت رسیدند و ما عقب ماندیم و نتوانستیم این قافله را سیر کنیم و رهرو این راه باشیم. شما از خدا هستید؛ همه ی عالَم از خدا است و بازگشت همه به سوى او است؛ پس چه بهتر بازگشت اختیارى و انتخابى باشد و ما شهادت را در راهش انتخاب کنیم. خدایا! توفیق شهادت را به من ارزانى نما تا به لقاى تو برسم. اگر بنا است با ریختن خون من اسلام بارور شود؛ پس اى خمپاره ‏ها بدنم را تکه تکه و اى گلوله ‏ها سینه‏ ام را بشکافید که ریختن خون من اسلام را زنده می کند. زنده بودنم که نتوانست نفعى براى اسلام داشته باشد؛ ولى امیدوارم مُردَنم مردم را متحوّل کند و در اسفرورین حرکتى ایجاد شود تا به فکر انقلاب باشند. پیام من به مردم اسفرورین: اى مردم! بدانید اگر انقلاب شکست بخورد، اسلام شکست خورده است؛ پس آگاه باشید و این قدر بى‏ تفاوت نباشید. وارث خون حسین(ع) باشید. نگذارید خون حسین(ع) با هفتاد و دو تن از یارانش و دیگر شهداى جنگ تحمیلى پایمال شود. مادر جان! اگر توفیق شهادت قسمتم شد، افتخار کن که این گونه فرزندى بزرگ کردى و به اسلام و انقلاب هدیه نمودى و خدا را شُکر کن که فرزندت منافق نشد؛ پس به خاطر شهادتم سَرَت را بالا بگیر؛ چون مادر شهید هستى! پیام به همسرم: زهرا! اگر من به این کمال -که کمال انسانیّت است- رسیدم، هیچ‏ گونه تزلزل به خود راه مَده و مانند زینب (س) استوار و ثابت‏ قدم باش و این را بدان که این راه را باید رفت، چه زود و چه دیر؛ پس چه بهتر مرگت شهادت در راه اولیا باشد. رجبعلى صادقى


کلام شهید رجبعلی صادقی
Loading the player ...