در حال دریافت تصویر  ...
نام علمدار رحمنی
نام پدر علی میرزا
نام مادر مرجان بانو
محل شهادت جزیره مجنون

بیوگرافی
رحمانی، علمدار : یکم فروردین ۱۳۴۷، در روستای اسفرورین از توابع شهرستان تاکستان به دنیا آمد. پدرش علی میرزا و مادرش مرجان بانو نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد تاکستان - اسفرورین تاریخ تولد ۱۳۴۷/۰۱/۰۱
محل شهادت جزیره مجنون تاریخ شهادت ۱۳۶۳/۱۲/۲۴
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات دوم راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - تاکستان - اسفرورین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، علمدار رحمانی: با درود و سلام به یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) و نایب بر حقش خمینی بت شکن و سلام به رزمندگان پر توان اسلام که در جبهه ها حماسه می آفرینند و چون کوه استوار در مقابل دشمنان ایستاده اند و سلام و درود بر شهیدان راه آزادی، از هابیل گرفته تا شهدای جنگ تحمیلی که با خونشان درخت اسلام را آبیاری نموده اند و هنوز هم آبیاری می کنند و بعد از این هم دیگران آبیاری خواهند کرد. آیا شما نمی گویید که اگر ما در صحنه کربلا بودیم، نمی گذاشتیم که دست یزیدیان به امام حسین(ع) برسد؟ و آیا شما نمی گفتید ای کاش ما هم در کربلا بودیم و حسین(ع) را یاری می کردیم و ای کاش ما بودیم و آب به فرزندان حسین(ع) می دادیم؟! حسین(ع) با امام خمینی چه تفاوتی دارد؟ مگر نه این است که هر دو برای دین و قرآن و برای خدا قیام کرده اند؟ چرا روز عاشورا می شود، حسین حسین می کنید؛ اما روز نبرد با دشمنان می شود، پسرم پسرم می کنید؟! مگر شما همان مردم عاشورایی نیستید؟ چرا به جبهه ها نمی روید؟ چرا ما باید در فکر مال دنیا بمیریم؟ چرا نباید به فکر مستمندان و رزمندگان باشیم و مثل آن ها بمیریم؟ چرا باید این قدر شهیدان ما وصیت کنند که امام را دعا کنید و به یاریاش بشتابید؟ ما باید به این شهیدان بگوییم: نه این وصیت را نکنید؛ ما عهده دار این نیستیم! الآن ملت ما در جنگ است و ما یک لحظه از جنگ نباید فاصله داشته باشیم. به خدا قسم می خورم، این راهی را که من رفته ام، بزرگ ترین راهی است که در نماز می گفتم: اهدنا الصراط المستقیم؛ خدا بر من عنایت فرمود و اِلّا بهتر از این راه، راهی نیست که شما در پیش بگیرید. وصیت من به تمامی خواهران دانش آموز این است که: درس خود را فراموش نکنید و هر چه می توانید در فکر بالا رفتن فرهنگ و ازدیاد فرهنگ خواهران باشید. ای دانش آموزان پسر و ای جوانان محل و ای ملت همیشه در صحنه! به پیش که فتح نهایی است و ای پیرمرد کشاورز! از همه مهم تر ای پدر و مادرم و ای برادر و خواهرم! پیروزی از آن مسلمانی است که همیشه به یاد خدا و امت واحده باشد؛ که شما همانا امت واحده هستید.۱ (۱۳۲۰۱۹۳) علمدار رحمانی بهمن ماه ۲۳/۱۱/۱۳۶۳