گفتگو با همسران جانبازان: زندگی کردن با یک جانباز، افتخار بزرگی است

۱۳۹۱/۰۴/۰۶

زندگی انسان در دنیا، آمیخته با مشکلات عجیبی است که اگر در مقابل آن بایستد و ‌صبر، شکیبایی و مقاومت به خرج دهد، به یقین پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر حوادث زانو بزند، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید.
منظور از "صبر"همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه مقابل آن "جزع" ، بی‌تابی، از دست دادن مقاومت و تسلیم شدن در برابر مشکلات است."صبر" از مهمترین ارکان ایمان است. امیر‌مومنان علی (‌ع) موقعیت صبر را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن می‌دانند، در قرآن مجید نیز، خداوند بزرگ کمتر موضوعی را مانند صبر مورد تاکید قرار داده است. حدود 70 آیه، از صبر سخن به میان آمده که بیش از 10 مورد آن به شخص پیغمبر اسلام (ص) اختصاص دارد. قرآن برای صابران، اجر فراوانی قایل شده، و کلید ورود بهشت، صبر و استقامت شمرده شده است، آنجا که می‌گوید: "فرشتگان بر در بهشت به استقبال می‌آیند و به آنها می‌گویند سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه نیکو است سر انجام آن سرای جاویدان". انگیزه‌ی این صبر و استقامت، توکل بر خدا، ایمان به روز رستاخیز و پاداش‌های الهی بوده است، اهمیت صبر و شکیبایی و استقامت، بسیار بیش از آن است که ما فکر می‌کنیم. به گفته‌ی بعضی از مفسران، صبر در قرآن مجید، بیش از هفتاد بار یا نزدیک به یکصد بار تکرار و تاکید شده است‌، در حالی که هیچ یک از فضایل انسانی، به این اندازه مورد تاکید قرار نگرفته است و این نشان می‌دهد که قرآن، برای این فضیلت اخلاقی و عملی اهمیت فراوانی قایل است و آن را عصاره‌ی همه‌ی فضیلت‌ها و خمیرمایه‌ی همه‌ی سعادت‌ها و ابزار وصول به هرگونه خوشبختی و سعادت می‌داند.
حضرت زینب(س) که به الگوی صبر و اسطوره‌ی مقاومت شناخته شده است، زنان با الگوگیری از این شخصیت بزرگ توانستند نقش خود را در همه‌ی صحنه‌ها به ‌خصوص طی 8 سال دفاع مقدس به خوبی ایفا نمایند.
بانوان قزوینی هم پا به پای سایر بانوان ایرانی در دوران دفاع مقدس گام‌های بزرگی را بر داشتند، زنان در دوران هشت سال دفاع مقدس دوشادوش مردان حضور داشته و چه بسا بیش از مردان سختی‌ها و مشقت‌ها را تحمل کردند و این در حالیست که متاسفانه آن طور که باید و شاید به نقش زنان در دفاع مقدس اشاره نمی‌شود.
بعد از پایان جنگ تحمیلی نیز، زنان همراه مردانی که سعادت جانبازی را نصیب خودشان کردند بار دیگر آزمون صبر و استقامت را محک زده و بدون هیچ ادعایی دوشادوش مردان بزرگ، همه‌ی مشکلات را به جان خریدند تا کلید ورود بهشت را در دستان خود نگه دارند.
در این سطور به گفتگو با همسران جانبازان 70 درصد ضایعه نخاعی می‌پردازیم تا گوشه‌ای از بزرگترین گذشت‌ها و صبوری‌شان را برایمان بازگو کنند، هر چند آنها این صبر بزرگ را در مقایسه با صبر حضرت زینب(س) قطره‌ای در برابر دریا می‌دانند. آنها می‌گویند: عهدی که با خدا بستیم را نباید به فراموشی بسپاریم.

پیمان خودم را با خد‌ا نخواهم شکست
زهرا آذربایجانی، همسر جانباز علی‌اکبر سلیمانی که از گردن قطع نخاع شده و با مشکلات بسیاری مواجه است، با صدایی کاملا خسته می‌گوید: 30 سال است که در این وضعیت قرار داریم و هر روز که سن همسرم بیشتر می‌شود، مشکلاتش هم بیشتر می‌شود و در حال حاضر با کمک فرزندانم کارهای ایشان را انجام می‌دهم‌، نسبت به گذشته از توانایی کمتری برخوردارم.
این همسر جانباز که به دلیل شرایط جسمی همسرش، شب تا صبح نخوابیده و بسیار خسته ‌است ادامه می‌دهد: این راهی است که از اول انتخاب کرده‌ام و پشیمان هم نیستم و پیمان خودم را با خدا نخواهم شکست.
زهرا خانم دلیل این همه صبر و استقامت را این گونه بیان می‌کند: من سختی‌ها را تحمل می‌کنم تا در آخرت شرمنده نشوم و اجرم را از خدا در آن دنیا بگیرم. البته اگر لیاقتش را داشته باشم.
وی می‌افزاید: همسرم 5 سال در جبهه‌های حق علیه باطل جنگید و آن زمان که همسرم به جبهه اعزام شده بود دارای 5 فرزند بودم و از عاقبت این رفتن هم با خبر بودم، اما برای دفاع از کشورم در آن زمان کوتاهی نکردم.
همسر این جانبار می‌گوید: نمی‌توان با یک نگاه مشکلات زندگی با یک جانباز ضایعه‌ی نخاعی را درک کرد و درک این موضوع بسیار سخت است، اما به لطف خداوند، سعادت نگهداری از جانبازی را دارم که در راه ‌حق ‌به فرمان امام‌، از جان و مالش گذشت تا آرامش امروز را داشته باشیم.
وی می‌گوید: ما زنان باید حضرت زینب(س) را الگوی خودمان قرار دهیم و او را سرمشق زندگیمان بدانیم تا در این مسیر موفق باشم.
خداوند اجراین زحمات را به همسران جانباز خواهد داد
‌زینت حاج‌نصیری، همسر جانباز محمد‌علی کریمی نیز زندگی با یک جانباز را از افتخارات زندگیش می‌داند و می‌گوید: این یک افتخاری است که نصیب من شده و تا حالا ناراضی نبودم.
وی‌ به مشکلات زندگی با جانباز اشاره و بیان می‌کند: با توجه به تمام مشکلات، این زندگی را دوست دارم و راضی هستم و فکر می‌کنم این صبر و تحملم قطره‌ای از تحمل حضرت زینب( س) است که نصیب من شده است.
همسر این جانباز بزرگوار که با روحیه‌ی خوبی سخن می‌گوید، ادامه می‌دهد: البته من کوچکتر از آن هستم که به جوانان، به خصوص دختران جوان نصیحت کنم، اما دختران ما باید با دیدن زندگی همسرانشان بدانند که نباید با کوچکترین مشکل، آنها را تنها بگذارند بلکه باید با صبر و استقامت همه‌ی مشکلات زندگی را تحمل کنند تا در مسیر هموار زندگی قرار گیرند.
وی در مورد صبر در زندگی اینگونه می‌گوید: قطعا خداوند متعادل اجر این زحمات را به ما همسران جانباز خواهد داد و نیت ما از این ‌صبر، ثواب الهی برای آخرتمان است.
زهرا علامه، همسر جانباز سیف‌اله باقریان هم اینگونه از صبر و استقامتش می‌گوید: این جانبازان ‌به خاطر دفاع از کشورشان وارد سرزمینی شدند که باید از جان و مالشان می‌گذشتند پس آنها گذشتند تا ما به آرامش برسیم و این بار وظیفه‌ی ماست ‌که آرامش را برای زندگیشان فراهم کنیم و البته اگر خدا قبول کند.
وی به روحیه‌ی حساس جانبازان ضایعه‌ی نخاعی اشاره و بیان می‌کند: آنها روحیه‌ی خیلی حساسی دارند و باید به گونه‌ای از آنها مراقبت ‌و همراهی کنیم که کوچکترین ناراحتی نداشته و دلشان نشکند.
این همسر جانباز ادامه می‌دهد: این سرنوشت بود که این عزیزان جانباز شوند. البته در این سرنوشت با ارزش ‌خواست خدا بود که ما هم بهره ببریم.
وی که از خداوند آرزوی سلامتی و شفای همه‌ی جانبازان را می‌کند، می‌گوید: من از این زندگی راضی هستم و از خداوند هم می‌خواهم علاوه بر صبر، سلامتی جسمی بدهد تا بتوانم در این مسیر همسرم را همراهی کنم چرا که جانبازان به تنهایی نمی‌توانند از پس مشکلاتشان برآیند و باید همسرانشان همراهشان باشند.
این همسر جانباز به صبر حضرت زینب(س) اشاره می‌کند و می‌گوید: این بانوی بزرگوار الگوی صبر است و امید دارم که بتوانم بدون هیچ نارضایتی من هم در این راه ‌از ثواب صبر و استقامت بهره ببرم.

وی گلایه می‌کند: جانبازان ضایعه‌ی نخاعی نمی‌توانند مشغول کار باشند و همیشه در منزل هستند بنابراین مسوولان وظیفه خود بدانند که هر چند مدت یادی از این عزیزان و یادگاران جنگ بکنند تا این عزیزان‌ روحیه بگیرند.
* خدا را شکر می‌کنم که می‌توانم در این افتخار بزرگ شریک باشم
‌فرشته بر بخش طلب، همسر جانباز نجفعلی آقاجانی هم می‌گوید: این مردان بزرگ که زمانی از همه‌ی ما سالمتر بودند، جان و مالشان را رها کردند تا ما به آرامش برسیم و در راه خدا رفتند و این افتخار بزرگ را کسب کردند. خدا را شکر می‌کنم که می‌توانم در این افتخار بزرگ شریک او باشم.
وی به مشکلات جسمی یک جانباز اشاره و بیان می‌کند: اکنون وظیفه‌ی اصلی من نگهداری از همسر جانبازم است و این سعادت بزرگی است و همه‌ی مشکلات را به خاطر خداوند تحمل می‌کنم تا از اجرش بی‌نصیب نشوم.
فرشته خانم می‌گوید: زندگی کردن با یک جانباز افتخار بزرگی است و در این افتخار بزرگ نقش زنان همانند گذشته در بحث صبر و استقامت پایانی ندارد.
* اگر صاحب عزت هستم از برکت وجود همسر جانبازم است
فاطمه غنچه، همسر جانباز سعید جدلیها می‌گوید: زندگی کردن با یک جانباز متفاوت با دیگر زندگی‌هاست حتی شخصیت‌هایشان هم متفاوت است.
وی ادامه می‌دهد: لطف خداست که همسر فردی هستم که استقامت به خرج داد و در مقابل دشمن جنگید و مردانه ایستاد تا خاکی از سرزمینشان تصرف نشود.
او می‌گوید: همسران جانباز بسیار زحمت می‌کشند و حتی باید برای اداره‌ی زندگیشان کارهایی را انجام دهند که مردها آنها را بر دوش دارند و صبر و استقامت در اینگونه زندگی‌ها فقط با لطف خداوند میسر است.
وی ادامه می‌دهد: همسر من مرد بسیار خوبی است که در بحث اخلاق به او نمره‌ی 20 می‌دهم و این باعث شده 70 درصد از مشکلاتم حل شود و بقیه‌ی مشکلات که ضعف جسمی اوست را به لطف خدا حل می‌کنم.
این همسر جانباز اظهار می‌کند: هر آنچه در زندگی نصیب من شده است از برکت وجود ایشان در کنارم است و به خاطر همین جانم را در همین راه می‌گذارم تا شرمنده‌ی کسی نشوم.
وی می‌گوید: برای این زندگی هم جانباز و هم همسر جانباز باید از یک روحیه‌ی خاصی برخوردار باشند تا بتوانند در کنار هم ‌زندگی خوب و آرامی داشته باشند.
این همسر جانباز ادامه می‌دهد: همیشه از خدا می‌خواهم که سالم باشم تا بتوانم از همسرم نگهداری کنم چون اگر بخواهم خودم هم مریض شوم حتی در حد سرماخوردگی‌، زندگیمان فلج می‌شود.
وی خاطره‌ای را بیان می‌کند: یک بار حال همسرم خیلی بد شد. با تمام عجله حتی وقت نکرده بودم کفش بپوشم دویدم سر خیابان که یکدفعه حواسم نشد موتوری بهم خورد و پام بی‌حس شد و 45 روز ویلچر نشین شدم. در این 45 روز خیلی ناراحت بودم و از خداوند خواستم دیگر مرا خانه‌نشین نکند که طاقت این را ندارم که ببینم، نمی‌توانم به همسرم خدمت کنم.
این همسر جانباز می‌گوید: زندگی با یک جانباز بسیار سخت است و برای اینکه اجرت از بین نرود باید چشم، گوش و زبانت را ببندی تا یک موقع کاری نکنی که دل همسرت بشکند.
وی می‌گوید: همسران جانباز واقعا از یک شکیبایی خاصی برخوردارند و از خیلی لذت‌های دنیا چشم‌پوشی کردند تا بتوانند خالصانه در خدمت این مردان بزرگ باشند.
* جانبازان ضایعه‌ی نخاعی هر روز شهید می‌شوند
مریم ببری، همسر جانباز محمد‌باقر زارع‌پور کاظمی نیز می‌گوید: برای زندگی کردن با یک جانباز یک عشق آسمانی می‌خواهد و این عشق می‌تواند شامل صبر، استقامت، پایداری و هر چیز خوبی باشد که منشا آن خداوند متعال است و من همیشه معتقدم خداوند برای هر بنده‌ای مسوولیتی را انتخاب کرده است و خداوند این مسوولیت خطیر را برای ما همسران جانباز مقدر کرده است و به لطف خدا باید تا آخر این مسیر را ادامه دهیم تا زمان ماموریتمان به اتمام برسد.
وی ادامه می‌دهد: همه‌ی همسران جانباز با زحمت زندگی می‌کنند و در این راه قرار گرفتند و با عشق به زندگی خود ادامه می‌دهند، شاید به ظاهر یک جانباز فقط در ویلچر نشسته باشد اما همین ویلچر نشستن چه مشکلاتی را برای زندگی کردن به دنبال دارد.
مریم خانم اضافه می‌کند: زندگی کردن با یک جانباز روحیه‌ی بالایی می‌خواهد چرا که خودم هر روز باید پانسمان‌های همسرم را انجام دهم و هر روز پنبه‌های خونی را در سطل زباله بریزم و تحمل این مشکلات چیزی نیست جز لطف خداوند.
وی با اظهار اینکه جانبازان ضایعه نخاعی هر روز شهید می‌شوند، می‌گوید: باید آنچنان روحیه‌ی بالایی داشته باشیم تا تمام این سختی‌ها برایمان لذت‌بخش باشد. همانند مادری که با وجود اینکه بزرگ کردن بچه برای او سختی دارد اما سختی‌هایش لذت‌بخش است‌.
این همسر جانباز بیان می‌کند: تحمل سختی‌ها ما را امیدوار می‌کند که حتما خداوند به ما پاداش می‌دهد و ما پیش شهدا رو سفید خواهیم شد و امیدواریم در آن دنیا دستمان خالی نباشد.
وی لذت‌های معنوی را لذت زندگی با یک جانباز می‌داند و می‌گوید: همسران جانباز ‌در این دنیا لذت مادی ندارند و فقط لذت معنوی دارند.
این همسر صبور می‌گوید: خدا را شکر می‌کنم که ‌خداوند این هدیه‌ی بزرگ را به من اعطا کرده و همیشه همسرم برایم یک سایه‌ی رحمت الهی بوده است و از خداوند می‌خواهم این سایه را برایم حفظ کند.
* با توکل بر خدا این سختی‌ها را به جان می‌خریم
فاطمه لطفی، همسر جانباز سید‌عطاء‌ا... حسینی می‌گوید: زندگی کردن با یک جانباز ضایعه نخاعی ‌کار راحتی نیست، اما با توکل ‌بر خدا این ‌سختی‌ها را به جان می‌خریم.
لطفی بیان می‌کند: جانبازان ‌به خاطر دفاع از اسلام و کشورشان ‌قدم در جبهه گذاشتند و جان خود را در این راه گذاشتند، پس این بار وظیفه‌ی ماست که ‌از این عزیزان محافظت کنیم.
وی می‌گوید: در زندگی مشترک در هیچ شرایطی همسرم را تنها نگذاشته‌ام، چرا که‌ همراه نبودن با همسرم بعد از جانبازی، پیمان‌شکنی در زندگی زناشویی است که این نوع نگاه دور از انصاف است.
لطفی بیان می‌کند: حضرت زینب (س) و حضرت زهرا(س) بهترین الگو برای یک زندگی شیرین هستند چرا که زندگی این دو بانوی بزرگوار مملو از صبر و استقامت است و صبر و استقامت ما در مقابل آنان بسیار ناچیز است.
وی می‌گوید: هرگاه احساس می‌کنم که کم صبر شده‌‌ام، متوسل به ائمه‌ی اطهار(ع) می‌شوم و صبر و استقامت حضرت زینب (س) و حضرت زهرا(س) را به یاد می‌آورم تا دوباره جان بگیرم و با ذکر صلوات از خداوند می‌خواهم مرا در این راه تنها نگذارد و بر صبرم بیافزاید.
لطفی اظهار می‌کند: این روزها بد باشد و یا خوب می‌گذرد، پس بهتر است به فکر آخرتمان باشیم و امیدوارم تحمل این مشکلات که برایم یک نعمتی است ‌مورد قبول حق باشد و در درگاه خداوند بزرگ، رو سیاه نباشم.
تهیه شده در معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی، بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین